همه جمع شده اند، مراسم آماده سازی کامل است. سی سال از زمان مرگ این زن توراجا که نامش طی مراسم افشا نشد، می گذرد؛ اما امروز انگار او هنوز زنده و سالم است: تمیز و آراسته و با لباسی نو. در غاری در لوکو ماتا توراجا در اندونزی که محل دفن مردگان است، اعضای خانواده این زن و توریست های کنجکاو ازدحام ایجاد کردهاند و آیین مشهور مانهنه در لحظه اوج خود قرار دارد.
مراسم مانه نه
امروز روز پنجم و آخر مانه نه است، مراسمی سنتی که توریستهای زیادی را از سراسر دنیا مجذوب خود کرده است. در این مراسم قرار است مردگان زنده شوند. آفتاب درخشان استوایی نمی تواند حال و هوای وهم آوری که در این آرامگاه وجود دارد را بر هم بزند. این فضا به واسطه ی مه غلیظی تشدید می شود که افراد شجاعی که میخواهند این مراسم مهم را ببینند، با آن روبرو می شود.
دخمه هایی که روی دیوارههای بزرگ سنگی وجود دارند، هنوز باز هستند. نردبان هایی را به این سنگها تکیه دادهاند تا روستاییان بتوانند تابوتها را از این دخمه ها بیرون بکشند. البته این دخمه ها چندان شبیه آرامگاه ابدی این مرده ها نیستند. همه میدانند که وقتی جسمی درون این دخمه های سنگی قرار داده شوند، بارها و بارها بیرون آورده میشود. درون این دخمه ها بدن هایی با بیش از صد سال قدمت وجود دارند.
بعد از آن که کاهن پیر نیایش می کند، آیین آغاز می شود. کاهن پیر از نیاکان درخواست اجازه و آمرزش می کند. اعضای خانواده دور تابوت جمع می شود و بعضیشان با مرده شروع به صحبت و مراوده می کنند، گویی دوستی را بعد از مدتها دیده اند.
بدن یک زن از درون تابوت بیرون کشیده می شود و خویشاوندانش او را نگه میدارند. هرچند این زن سی سال پیش دفن شده، اما بدنش هنوز فرم خودش را حفظ کرده و موهای سفیدش و پوستش سالم هستند. سپس بدنش تمیز و آراسته میشود و لباسی جدید تنش می کنند.
بعد از آن که مراسم تمام می شود، او بسیار شادابتر و تقریباً زنده به نظر میرسد. ممکن است در یک نگاه گذرا، جنازه را زنده بدانید، البته به عنوان یک پیرزن کمی ترسناک و استخوانی. این پایان دهمین مانه نه ی اوست، یا دهمین باری که از تابوتش بیرون آورده و تمیز شده است. از آنجا که سی سال پیش درگذشته، اعضای خانواده اش هیچ مراسم مانه نه ای را از دست نداده اند؛ مراسمی که هر سه سال یک بار بعد از فصل درو، یا بنا به توصیه ی کاهنان پیر انجام می شود.
چرا مردگان را آراسته می کنند؟
برای غریبه ها، باز کردن قبر و آراسته کردن جنازهی کسی که شاید دهها سال است که مرده، دیوانگی به نظر میرسد؛ اما در فرهنگ توراجا، این عمل برای احترام گذاشتن به نیاکان، ضروری است.
برای درک آیینهای عجیب فرهنگ توراجا باید در ابتدا وفاداری و احترام این گروه نسبت به نیاکانش را درک کرد. یک عنصر بزرگ سنت های توراجا از این احساس گرفته شده است. برای مثال خانه ی تونگکونان سنتی با سقفی شبیه به قایق ساخته میشود تا به یاد نیاکانی باشند که بعد از قایقرانی با قایق های سنتی در دریا، پیش از همه به خشکی رسیده اند.
مانه نه همچنین آیینی برای تقویت پیوند میان زندگان و مردگان است. این باور که نیاکان میتوانند از ما محافظت کنند و برایمان دعای خیر داشته باشند، به اندازه تلاش زیاد زندگان برای نگهداری از ظاهر زندهی نیاکان و حفظ درگذشتگان به عنوان بخشی از زندگی خودشان، طبیعی است.
افسانه پونگ روماسک
آراسته کردن درگذشتگان برای جلب التفاتشان، کاری سرسری نیست. افسانه ای وجود دارد از یک شکارچی به نام پونگ روماسک که جنازهای در جنگل پیدا کرد. او جنازه را تمیز و آراسته کرد و حتی لباس های خودش را بر تن او پوشاند و بعد دوباره در مکانی مناسب قرارش داد. از آن زمان پونگ روماسک نعمت های زیادی به دست آورد: محصولات کشاورزی اش زیاد شد و بیش از هر زمان دیگری غذا به دست آورد. مردم توراجا برای این داستان ارزش زیادی قائل هستند.
بعضی مردم توراجا این آیین را به عنوان وسیله ای برای دور هم جمع شدن اعضای خانواده و تحکیم پیوندهای برادری در میان خانوادههای بزرگ میدانند. برای تکمیل این آیین، اعضای خانواده- حتی کسانی که بیرون از شهر زندگی میکنند- بخشی از زندگی و درآمدشان را صرف انجام آماده سازی های ضروری این مراسم می کنند. مانه نه با مهمانی برای زندگان تمام می شود و شام زیادی توسط بازماندگان برای درگذشتگان آماده می شود.