استانبول شهری است که هر گوشهاش داستان متفاوتی دارد؛ داستانهای مختلف از امپراتوریهای متعدد، باورها، دستاوردها، آیینهای مختلف، سبک زندگیهای متنوع و مردمی که با وجود تفاوتهایشان، سالهای سال در کنار هم زندگی کردهاند. شهری در میانه دو قاره که نه تنها مسیر تجارت و سیاست، بلکه گذرگاه فرهنگها و سبکهای زندگی مختلف بوده است. جالب است بدانید که اتفاقا همین موقعیت منحصر به فرد باعث شده فرهنگ مردم استانبول، ترکیبی عمیق از سنتها و تأثیرات گوناگون باشد؛ فرهنگی که نه در موزهها، بلکه در رفتارهای روزمره، در مهماننوازی گرمشان، در جزئیات کوچک و ساده مثل نحوه چای تعارف کردن و حتی در سکوت احترامآمیزشان مقابل یک مسجد تاریخی دیده میشود. شناخت استانبول، تنها با دیدن منارهها و خیابانهای سنگفرش شدهاش کامل نمیشود؛ بلکه باید مردمش را دید، شنید و آداب و رسومشان را لمس کرد. به همین جهت هم ما در این مقاله از فلایتیو، به دل زندگی واقعی مردم در استانبول میرویم؛ از گذشتههایی که هنوز ردشان در عادتهای امروزی مانده تا تغییراتی که زمان با خود آورده است؛ اگر میخواهید استانبول را نه فقط از پشت دوربین، بلکه از دریچه نگاه مردمش بشناسید، این راهنما برای شماست، پس تا پایان آن با ما همراه باشید.
سفر به دل تاریخ؛ ریشههای فرهنگی استانبول

فرهنگ استانبول تنها در ظاهر شهر یا بناهای تاریخیاش خلاصه نمیشود؛ این شهر در واقع آیینهای است از قرنها تبادل قدرت، مهاجرت و درآمیختگی فرهنگی. هر گوشهاش روایتی دارد از امپراتوریها، آیینها و اقوام گوناگونی که در این سرزمین زندگی کردهاند. استانبول شهری است که نه تنها گذشته را با خود حمل میکند، بلکه آن را در تار و پود زندگی امروزی خود تنیده است. یکی از اقدامات مهم در سفر به استانبول آشنایی با فرهنگ این شهر است.
تلاقی شرق و غرب در جغرافیای استانبول
یکی از دلایل مهم تنوع فرهنگی استانبول، موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد آن است. این شهر روی مرز دو قاره، آسیا و اروپا، قرار گرفته و قرنها نقش پل ارتباطی میان شرق و غرب را ایفا کرده است. از امپراتوری بیزانس تا عثمانیها، هر دورهای میراث خاص خود را در قالب معماری، مذهب، زبان و سبک زندگی به استانبول افزوده است. همین جغرافیا باعث شده شهر، نه فقط محل عبور بازرگانان، بلکه گذرگاه اندیشهها، هنرها و آیینهای گوناگون باشد.
مهاجرت، آمیختگی و شکلگیری هویت چندلایه
پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی، مهاجران بسیاری از مناطق مختلف مانند یونان، بلغارستان، بوسنی و آلبانی به استانبول آمدند. این گروهها، به ویژه خانوادههای بالکانی، فرهنگ خود را با سبک زندگی ترکی آمیختند. نتیجهاش پیدایش نوعی هویت فرهنگی چند لایه است که در آشپزی، موسیقی، گویشها و حتی در روابط اجتماعی مردم امروز استانبول قابل مشاهده است. واژه «بالکانی» در استانبول تنها به جغرافیا اشاره ندارد، بلکه به یک نوع فرهنگ تلفیقی هم اطلاق میشود.
شهری زنده با گذشتهای جاری
استانبول با وجود تمام تغییرات مدرن، هویت بومی و تاریخی خود را حفظ کرده است. مردم این شهر، نهتنها از ریشههای گوناگونشان احساس غرور دارند، بلکه آن را بخشی زنده از زندگی روزمرهشان میدانند. درک فرهنگ استانبول یعنی فهمیدن چرایی رفتارها، آداب، پوشش و حتی نحوه برخورد مردم با گذشته خود. این پیوند فعال میان تاریخ و حال، استانبول را به شهری تبدیل کرده که هر مسافر کنجکاوی را دعوت میکند تا بیشتر ببیند، بیشتر بشنود و عمیقتر بفهمد.
رازهای ناگفته از سنتهای روزمره مردم استانبول
همانطور که با خواندن بخش قبلی متوجه شدید، در دل خیابانهای شلوغ و کوچههای سنگفرش شده استانبول، زندگی جریان دارد، اما نه فقط آنطور که از بیرون دیده میشود. پشت چای خوردنهای مکرر، پشت صداهایی که از بازارها بلند میشود و حتی پشت حرکات ساده مردم، چیزهایی نهفته است که فقط با دقت و کنجکاوی کشف میشوند. اینها بخشی از سنتهایی هستند که سینه به سینه ماندهاند؛ چیزهایی که شاید حتی بعضی از ترکهای نسل جدید هم دیگر به آنها توجه نکنند. برخی از این رازهای ناگفته رفتارهای مردم استانبول عبارتند از:
سکوت بعد از اذان مغرب در قهوهخانههای قدیمی
در قهوهخانههای قدیمی استانبول، عرف است که بعد از اذان مغرب، لحظهای سکوت برقرار میشود؛ نه کسی رسماً چیزی بهتان میگوید، نه قانون است که این کار را انجام دهید، اما انگار همه به نوعی، به این احترام ناگفته پایبندند. کسانی که به قول خودمان اهل محل هستند این موضوع را میفهمند اما تازه واردها ممکن است کمی تعجب کنند.
پنجرههایی که بیدلیل باز میمانند
در محلههای قدیمی، به خصوص فاتیح یا بالات، گاهی پنجرههایی را میبینید که در تمام روز بازند، حتی در روزهای سرد؛ این یک رسم قدیمی است؛ نشانهای برای خوشآمد گویی یا احترام به ارواح گذشتگان، به ویژه بعد از مراسم دعا یا در ایام خاص مذهبی.
کسی که سیمیت میفروشد، فقط نان نمیفروشد
اگر از یک فروشنده سیمیت (نان حلقهای کنجد دار ترکی) خرید کردید و دیدید چای رایگان به شما تعارف کرد، تعجب نکنید. در بعضی محلهها، فروش سیمیت بیشتر بهانهای است برای گپ و گفت با رهگذران و شناختن آدمها که حتی هنوز هم در برخی محلهها، این فروشندهها خبررسانهای غیر رسمی محل هستند.
هدیه دادن به گربهها؛ یک سنت جدی
گربهها در استانبول فقط حیوان خانگی یا خیابانی نیستند، بلکه بخشی از مردم و خود شهر هستند. خیلیها برایشان ظرف غذا میگذارند، اما بعضی محلهها مثل مودا یا کادیکوی، برای گربهها جشن تولد هم برگزار میکنند. مردم برای آنها پتو میخرند، سرپناه درست میکنند و حتی ظرفهای آبشان را با تکههای لیمو ضدعفونی میکنند. این احترام به حیوانات، ریشه در باورهای قدیمی دارد، مخصوصاً فرهنگ عثمانی که به گربهها نگاهی مقدس داشت.
کتریهایی که همیشه روی شعلهاند
در خانههای سنتی یا حتی بعضی کافهها، همیشه یک کتری روی سماور یا اجاق هست؛ نه برای اینکه کسی حتماً بخواهد چای بنوشد، بلکه چون داشتن چایِ آماده، نشانه آمادگی برای پذیرایی است. کسی ممکن است وارد شود، کسی شاید دلتنگ باشد، چای اینجا یعنی «در این خانه برای تو جا هست» که همان در خانه به رویتان باز است خودمان محسوب میشود.
نقشهای پنهان فرش جلوی در
در بعضی خانههای قدیمی استانبول، فرش کوچک جلوی در، فقط برای پاک کردن کفش نیست بلکه طرح یا رنگش هم گاهی پیام خاصی دارد. مثلاً رنگ روشن یعنی «مهمان در خانه داریم» یا رنگ تیره گاهی نشانه ایام عزا است؛ این رمزها دیگر در حال فراموشیاند، اما هنوز هم در برخی از نقاط و گوشه و کنار شهر زندهاند.
آیینها و باورهای مذهبی که هنوز زندهاند
اگر با دقت بیشتری به زندگی روزمره مردم استانبول نگاه کنید، متوجه میشوید که جدا از برخی سنتها (مانند همانهایی که در بخش قبلی گفته شد) بسیاری از آیینها و باورهای مذهبی هنوز در قلب این شهر زندهاند، حتی اگر ظاهراً همه چیز مدرن و لوکس به نظر برسد. در استانبول، دینداری همیشه در قالب شعار یا ظاهر نیست، بلکه در رفتارهای جزئی و لحظههای ساده خودش را نشان میدهد.
دعای بیصدا هنگام رد شدن از مسجد، یا لمس آرام دیوارهای یک زیارتگاه قدیمی، چیزهایی نیستند که کسی به آنها افتخار کند یا جار بزند، اما هنوز اتفاق میافتند. در محلههای قدیمیتر مثل اسکدار یا ایوب، رسم است که مردم هنگام عبور از کنار مسجد، حتی اگر نخواهند وارد شوند، برای لحظهای مکث کنند یا دستی بر سینه بگذارند.
برگزاری مراسم مولودخوانی در خانهها، آن هم بدون هیچ تشریفاتی خاص، سنتی است که هنوز در خانوادههای بسیاری پابرجا است. مردم دور هم جمع میشوند، چای مینوشند، آیههایی تلاوت میشود و در دل یک جمع صمیمی، خاطرات معنوی مرور میشوند.
ماه رمضان نیز در استانبول فقط به روزهداری محدود نمیشود؛ صدای طبلزنهای سحرگاهی که با لباسهای سنتی در کوچهها میچرخند، هنوز هم در بخشهایی از شهر شنیده میشود. بعضی خانوادهها حتی برای این طبل زنها عیدی کنار میگذارند؛ رسمی که از دوران عثمانی به جا مانده و به نوعی احترام به حافظان سنت است.
در بسیاری از خانهها، به ویژه در نسلهای قدیمیتر، هنوز رسم است که برای شروع یک کار تازه، از قرآن فال بگیرند یا با روشنکردن عود و خواندن دعا، فضا را از انرژیهای منفی «پاکسازی» کنند. این کارها شاید خیلی به چشم نیاید، اما نشانههایی هستند از باوری که در ریشههای این شهر تنیده شده است.
جشنها و مراسم؛ وقتی فرهنگ استانبول رنگ شادی میگیرد

حال که تا به اینجا با سنت و فرهنگ قدیمی استانبول آشنا شدید، باید بگوییم که بر خلاف ذهنیت عموم، فرهنگ این شهر تنها در فضای مساجد یا آیینهای مذهبیاش خلاصه نمیشود. استانبول، همانقدر که به باورهای کهن خود وفادار مانده، از طرف دیگر، به همانقدر هم سرشار از لحظههای شاد و پررنگی است که در قالب جشنها و مراسم سنتی، خیابانها و میدانهایش را زنده میکنند؛ جایی که موسیقی، نور و لبخند با زندگی روزمره درآمیختهاند. برخی از این جشنها نیز عبارتند از:
- جشن عید فطر و عید قربان: برای بسیاری از خانوادهها، این دو عید مذهبی مهمترین مناسبتهای سالاند. در محلههای سنتیتر، صبح عید همه با لباسهای نو و بوی عطر تازه از خانه بیرون میآیند. بعد از نماز، دید و بازدید شروع میشود و در خانهها شیرینی، قهوه ترک، باقلوا و شیر و چای سرو میشود. بچهها پاکتهای رنگی کوچکی دریافت میکنند که درونشان اسکناسهای نو است و کاملا شبیه عیدی گرفتن خود ما ایرانیها است.
- جشن نوروز در جوامع مهاجر و کرد: در بخشهایی از استانبول که کردها یا مهاجران آسیای میانه زندگی میکنند، نوروز با آتش، موسیقی محلی و لباسهای رنگارنگ برگزار میشود. این مراسمها نه فقط یادآور ریشههای قومی هستند، بلکه بهانهای برای دورهمیهای شاد در محلهها شدهاند؛ فرصتی برای آنکه فرهنگهای مختلف، خود را در پایتخت فرهنگی ترکیه نشان دهند.
- جشنواره رامازان (رمضان): در طول ماه رمضان، شبهای استانبول حال و هوای خاصی دارد. بسیاری از میدانها و پارکها، از جمله میدان سلطاناحمد، به مکانی برای نمایشهای سنتی، موسیقی زنده، چایخانههای موقت و غرفههای صنایع دستی تبدیل میشوند. مردم بعد از افطار برای قدمزدن بیرون میآیند و شهر حس و حال جشنگونه پیدا میکند که ریشه در سنت دارد، اما به شدت زنده و جذاب است.
- جشنواره موسیقی استانبول: این رویداد هنری یکی از معتبرترین جشنوارههای ترکیه است که هر سال در تابستان برگزار میشود. در آن، اجراهای موسیقی کلاسیک، فولکلور و مدرن در فضاهای خاصی مثل کلیساها، کاخها و سالنهای تاریخی برگزار میشود.
- کارناوال Hidrellez: یکی از زیباترین جشنهای فصلی ترکیه، جشن هیدرلِز است که به استقبال از بهار میرود. در برخی محلههای استانبول، به ویژه در مناطق با جمعیت کولی، شبنشینیهایی با آتش، رقص و آرزوهای نوشته شده روی کاغذهای کوچک برگزار میشود؛ بعد هم مردم آنها را در دریا یا رود میاندازند تا آرزویشان برآورده شود.
پوشش سنتی استانبول؛ قصهای از دیروز تا امروز

پوشش سنتی در استانبول، مثل دیگر بخشهای فرهنگی این شهر، روایتی زنده است از گذشتهای پررنگ که هنوز در جزئیات زندگی امروزی مردم دیده میشود. اگرچه امروزه خیابانهای استانبول پر از سبکهای مدرن و متنوع پوشش است، اما در لابهلای همین تنوع، هنوز میتوان نشانههایی از ردای عثمانی، سربندهای سنتی و لباسهایی با دوختهای خاص آن دوره را دید.
در گذشته، نوع پوشش نه تنها نشان دهنده موقعیت اجتماعی بود، بلکه به باورهای دینی، قومیت و حتی محله زندگی افراد هم اشاره داشت. لباسهایی با پارچههای سنگین، شالهایی با نقشهای دستدوز و کلاه، بخشی از هویت فرهنگی استانبول محسوب میشدند.
امروز بسیاری از طراحان محلی، با الهام از همین لباسهای سنتی، مد روز را با گذشته ترکیب میکنند؛ در نتیجه، پوشش در استانبول تبدیل به پیوندی میان نسلها شده، پلی میان تاریخ و حال که همچنان در خیابانها، بازارها و حتی رویدادهای رسمی دیده میشود.
سفر خوشمزه؛ فرهنگ غذا و خوراک مردم استانبول

و بعد از همه آیینها، جشنها، سنت و مذهب و پوشش و هرچیز دیگری که ریشه در تاریخ دارند، نوبت میرسد به طعمی که فرهنگ استانبول را شیرینتر میکند. در این شهر، غذا فقط بخشی از زندگی نیست؛ در واقع خودش یک سبک زندگی است.
سفرههای استانبول، ترکیبی است از میراث عثمانی، آشپزی مدیترانهای و تاثیر غذاهای آسیایی. از همان صبحانههای مفصل با پنیر محلی، زیتون، عسل، مربا و نان تازه گرفته تا ناهارهایی که بوی کباب، برنج و سبزیجات تازه در آنها پیچیده؛ اما فراتر از وعدههای رسمی، غذاهای خیابانی هم بخش مهمی از تجربه سفر در این شهر هستنند.
برخی از معروفترین غذاهای استانبول هم که نباید از دست داد، این موارد هستند:
- دونر کباب؛ لایههای گوشت طعمدار شده که روی نان یا همراه برنج سرو میشود.
- بالیک اکمک؛ ساندویچ ماهی سرخشده در نان با سبزیجات، مخصوصاً کنار پل گالاتا.
- ایچلی کوفته؛ کوفتههایی با پوست نازک بلغور و مغز گوشت چرخکرده و ادویهدار.
- لهمجون(لاهماجون)؛ نان نازک و ترد با گوشت چرخکرده و سبزیجات، معروف به “پیتزای ترکی”.
- باقلوا و کادایف؛ دسرهایی شیرین و پرمغز که اغلب با چای ترکی خورده میشوند.
در استانبول، غذا فراتر از صرفه یک وعده غذایی است؛ بلکه بخشی از معاشرت، بخشی از تاریخ و بدون تردید، بخشی از عشقی است که مردم این شهر به زندگی دارند.
نغمههای زندگی؛ موسیقی و هنر در دل استانبول

وقتی طعم غذاها هنوز زیر زبان مانده، نغمهای از دور میرسد که بخشی دیگر از زندگی در استانبول را نشان میدهد؛ بخشی که با صدا و تصویر زنده است. موسیقی و هنر، ستونهای فرهنگی این شهرند، درست مانند تاریخ و آیینها.
استانبول همیشه شهری شنیدنی و دیدنی بوده؛ از صدای اذان در سحرگاه تا نغمههای نوازندگان خیابانی در کوچههای استقلال، از ترانههای سنتی عثمانی تا ریتمهای جاز و فلامنکوی شبانه در کافههای محله بیاوغلو، این شهر در هر لحظه صدایی برای شنیدن دارد.
موسیقی کلاسیک ترکی، سازهایی مثل قانون، عود و نی، هنوز جای خود را در دل مردم حفظ کردهاند. بسیاری از این اجراها را میتوان در سالنهای هنری و کنسرتهای شبانه شنید. در عین حال، استانبول شهری است برای تجربه سبکهای مدرن؛ از راک و پاپ گرفته تا موسیقی الکترونیک و فولکلور ترکی با تنظیمهای امروزی.
هنر هم درست در کنار موسیقی نفس میکشد؛ گالریهای معاصر در کاراکوی و نیشانتاشی، نمایشگاههای هنری در موزه هنرهای مدرن استانبول و خیابانهایی که دیوارهایشان روایتگر هنرمندان گرافیتی است، همه نشان میدهند که هنر در این شهر فقط در موزهها نیست؛ بخشی از بافت روزمره زندگی است.
کلمات و لهجهها؛ زبان مردم استانبول از نگاه نزدیک
اگر بخواهیم فرهنگ استانبول را تمامقد ببینیم، باید به زبان مردمش هم گوش بدهیم. زبان، آینه فرهنگ است و در استانبول، این آینه ترکیبی از تاریخ، مهاجرت، زندگی روزمره و تعامل با جهان است. مردم این شهر به زبان ترکی استانبولی صحبت میکنند؛ زبانی که با لهجهای نرم، آهنگین و گاه پرشور، تصویری زنده از فرهنگ شهری را روایت میکند.
ترکی استانبولی، برخلاف تصور رایج، تنها به یک گویش محدود نیست” در محلههای قدیمیتر، لهجهای سنتیتر شنیده میشود که کلمات و اصطلاحات عثمانی در آن پررنگتر است؛ در حالی که در نواحی مدرنتر، زبان بهروزتر و جهانیتر شده. واژههایی از عربی، فارسی، فرانسوی و حتی ایتالیایی هم در طی قرنها وارد زبان ترکی شدهاند و امروزi بخشی از گویش روزمره مردم استانبول هستند.
جالبتر اینکه برخی از کلمههایی هم که ما امروزه در فارسی به کار میبریم، ریشه در زبان ترکی دارند. مثلاً:
- پاشا: عنوانی برای بزرگان نظامی عثمانی، که در فارسی به معنای فردی محترم یا بزرگ منزلت جا افتاده
- یاقوت: سنگ قیمتی، که از ترکی وارد فارسی شده
- قشلاق و ییلاق: برای توصیف محلهای گرمسیر و سردسیر
- آچار: ابزاری برای باز و بسته کردن پیچ، واژهای با ریشه ترکی
- چخماق: به معنی فندک یا سنگ چخماق
- ایاغ: که به معنی پاست و هنوز در گویشهای محلی ایران شنیده میشود
در عوض، زبان فارسی هم ردپای عمیقی در ترکی استانبولی دارد؛ واژههایی مثل دل، جهان، سرو و گل نه تنها در اشعار کلاسیک ترکی بلکه در محاوره مردم نیز دیده میشوند.
زندگی مدرن در قلب سنت؛ چهره امروزین استانبول

امروز که در خیابانهای استانبول قدم بزنید، با شهری رو به رو میشوید که گذشته و حال را چنان درهم تنیده که تشخیص مرز بین آنها دشوار است. از یکسو، قهوهخانههای قدیمی و بازارهای سنتی هنوز نفس میکشند و طنین اذان در کوچههای سنگ فرش شده، یادآور قرنها زندگی دینی و اجتماعی است؛ از سوی دیگر، کافههای مدرن، فروشگاههای لوکس، مراکز فرهنگی پیشرفته و گالریهای هنری معاصر چهرهای تازه به این شهر کهن دادهاند. زندگی امروزین در استانبول فقط تغییر در سبک پوشش یا نوع معماری نیست؛ بلکه نوعی نگاه تازه به زندگی شهری است. نسل جوان استانبول، در حالی که به آیینها و سنتهای خانوادگی پایبند است، با شور و انرژی خاصی در فضای مدرن نقش خود را ایفا میکند که حضور پررنگ در شبکههای اجتماعی، مشارکت در رویدادهای هنری و فرهنگی و علاقهمندی به سبک زندگی جهانی، نشانههای این چهره نو هستند. استانبول امروز شهری است که نه گذشتهاش را فراموش کرده، نه از حال عقب مانده در این تضاد شیرین میان سنت و مدرنیته، زندگی جریان دارد که آن را برای گردشگران و ساکنانش، همیشه زنده و الهام بخش نگه میدارد.