خیلی از سفر دوستان فکر میکنند که روش آنها برای سفر بهترین روش است. شما هزاران مقاله در مورد “بهترین شیوه” و “بهترین راهنمای” سفر را در اینترنت پیدا میکنید و دوستان شما که دائما به سفر میروند نیز به شما میگویند که اگر راه و روش آنها را پیش بگیرید، مسافرت بسیار آسان خواهد بود.
آنها اشتباه نمیکنند اما کاملا هم درست و دقیق نمیگویند!
بعضی از عشق سفرها آنقدر در مورد رویکرد خود به سفر مشتاق هستند که سعی میکنند سبک سفر خود را به دیگران تحمیل کنند.
حقیقت آن است که استایل سفر ما برای همه امکان پذیر نیست و هیچ روش یکسان که به درد همه بخورد وجود ندارد. همه ما در اینکه سبک سفر خود را به دیگران توصیه کنیم نیت خیرخواهانه داریم اما بعضی اوقات ممکن است کمیپرمدعا، از خود راضی و قضاوت کننده به نظر برسیم!
در اینجا شما با ۵ نوع مسافر صرفه جو که مجبور نیستید شبیه آنها باشید آشنا میشوید!
برای خرید بلیط هواپیما و رزرو هتل به فلایتیو مراجعه کنید.
-
بک پکر متعصب!
وقتی بک پکرها را با کوله پشتیهای بزرگ شان که تنها با لوازم ضروری پر شده است میبینیم، ممکن است به سبک مینیمالیست آنها حسادت کنیم! این بک پکرها بسیار صرفه جو زندگی میکنند، سبک و با هدف غرق شدن در فرهنگهای دیگر و کشف آنها با کم ترین هزینه ممکن سفر میکنند. بک پکرها معمولا بعضی از بهترین داستانهای سفر را دارند.
اما بک پکر متعصب ایرادهایی نیز دارد! اگر شما افتخار نشستن در کنار یکی از آنها را در یک سفر ۲۰ ساعته با اتوبوس داشته باشید، به راحتی متوجه حضور بک پکر متعصب از راه بوی آنها خواهید شد! ممکن است در جمع همسفرهای هر کس یکی از این نوع مسافر وجود داشته باشد که برای ذخیره پول و اینکه بخواهد بیشترین وقت ممکن را صرف گشت و گذار کند به ندرت هفته ای یکبار به حمام برود!
بعضی از بک پکرهای متعصب سفر کردن را به یک بازی مرگ و زندگی تبدیل میکنند و جوری سفر میکنند که فقط زنده بمانند! آنها از مسافرانی که به خود سخت نمیگیرند رویشان را بر میگردانند!
اما سفر کردن لازم نیست اینقدر سخت باشد. ما حتما نباید بوی بیرون بدهیم تا به عنوان یک بک پکر باحال شناخته شویم. اگرچه باید کلاهمان را برای بک پکری که در غیر ایده آل ترین شرایط ممکن دوام میآورد برداریم، اما این رویکرد نسبت به سفر برای همه ساخته نشده و بعضی کمیراحتی را ترجیح میدهند که هیچ اشکالی هم ندارد!
-
ناخن خشکهای افراطی!
این ناخن خشکها میتوانند یک دلار را صرف ۶ وعده غذایی در سه کشور کنند! آنها در پس انداز و ذخیره پول بسیار حرفه ای هستند و همیشه کم هزینه ترین راه حمل و نقل، ارزان ترین گشت و گذارها و اقامتگاهها را پیدا میکنند. آنها بهترین همسفر برای کسانی هستند که میخواهند کم هزینه سفر کنند.
در عین حال، این ناخن خشکها آنقدر صرفه جویی میکنند که فرصتهای منحصر به فرد ماجراجویی در مقصد سفرشان را از دست میدهند. آنها فقط به سراغ تفریحات و جاهای مجانی میروند و کیف پولشان را برای هیچ چیز دیگری از جیب مبارک در نمیآورند!
با اینکه شما میتوانید بسیاری از اماکن را به صورت رایگان دیدن کنید اما واضح است که دیدن بعضی چیزها و انجام بعضی تفریحات هزینه خواهد داشت! حقیقت این است که اگر شما بخواهید به بالای معبد تیکال در پارک ملی تیکال در گواتمالا بروید، حتما باید بهای ورودی آن را بپردازید. یا اگر دوست داشته باشید که رقص تانگو را در زادگاه آن یعنی بوینس آیرس یاد بگیرید باید بالای آن پول بدهید!
داشتن بعضی تجربهها در سفر ارزش شل کردن کیسه و خرج کردن را دارند!
و شما نباید درباره ی آن احساس بدی داشته باشید، اگر پولش را دارید و میخواهد انجامش دهید، چرا که نه!؟ خودتان را مهمان کنید!
-
مسافر تنها!
خیلی از عشق سفرها درباره تنها سفر کردن جنجالها به پا میکنند! آنها دائما در مورد کشف خود در سفر و زندگی طبق برنامه ی دلخواه خود حرف میزنند.
اگر شما فردی به شدت درون گرا باشید، ممکن است تنها سفر کردن به نظرتان جذاب باشد. اما تنها سفر کردن مخاطراتی نیز به دنبال دارد؛ همه برای آن ساخته نشده اند و علاوه بر این مناسب هر شهری نیست! ممکن از شما پول بیشتری برای رفت و آمدتان به نقاط مختلف بگیرند، یا از شما دزدی شود و بدتر از همه در شهری غریب احساس تنهایی و بی کسی کنید! همه اینها میتواند قابل اجتناب باشند اگر حداقل یک نفر در سفر همراه شما باشد.
بعضی اوقات داشتن یک همراه در سفر که هوای شما را داشته باشد، با شما به تفریح و گشت و گذار بپردازد و یا زبان کشور مقصد را بداند خیلی بهتر از تنها ماندن و پشیمان شدن از تنها سفر کردن است. وقتهایی هم هستند که تنهایی دراز کشیدن روی شن و ماسههای ساحل و غرق شدن در یک کتاب خیلی میچسبد!
-
روح آزاد و سرگردان!
این دسته از مسافران بدون هیچ گونه برنامه ریزی قبلی به سفر میروند و مثل روحی سرگردان از یک جا به جای دیگر میروند. آنها از قطار، هواپیما یا اتوبوس خود پیاده میشوند و از آن جا بدون داشتن هیچ برنامه ای در شهر مقصد راه خود را در کشف شهر پیدا میکنند. این سرگردانی بعضی اوقات جاذبههای گردشگری منحصر به فردی را سر راه آنها قرار میدهد و بعضی اوقات هم آنها را در مخمصه ای نه چندان تعریفی گیر میاندازد.
این نوع از مسافران خیلی انعطاف پذیر هستند و البته چاره ی دیگری هم ندارند! آنها همیشه به مقصد نهایی خود نمیرسند اما تجربههای جالب و بعضا چالش برانگیزی را در مسیر خود به دست میآورند.
همه افرادی که به سفر میروند این انعطاف پذیری را در کشف مکانهای جدید ندارند و حقیقت آن است که همه ما هم به آن نیاز نداریم و مجبور نیستیم اینقدر انعطاف پذیر باشیم. برای بعضی کمیتحقیق درباره مقصد حتی اگر برنامه کاملا مشخصی نداشته باشند کافی است. بعضی از ما نیز ذاتا یک برنامه ریز هستیم و از آن لذت میبریم.
در آخر هم باید گفت که فارغ از اینکه هر فرد چه تیپ شخصیتی دارد، کمیماجراجویی و اتفاقهای غیر منتظره میتواند ما را تکان دهد!
-
ضد توریستها!
ضد توریستهای محترم در یافتن مکانهای ناب مخفی و کم تر دیده شده در مقصدهای سفر خود استاد هستند. آنها جاده ی کمتر رفته شده را طی میکنند و به مکانهای دنجی میروند که خیلی جذاب هستند. ضد توریستها در یافتن تجربهها و جاذبههای بکر گردشگری تبحر عجیبی دارند و جاهایی را پیدا میکنند که از توریست اشباع نشده و یا به علت محبوبیت بیش از حد گران نیستند.
اما این ضد توریستها بعضی اوقات با غرور و از بالا به افرادی که جاذبههای گردشگری معروف را ترجیح میدهند نگاه میکنند. قطعا یک فرد ماجراجو سعی خود را خواهد کرد تا وقت زیادی در اماکن شلوغ صرف نکند ولی حتما هم نباید یک سفر بروی از خود راضی بود!
مثلا اگر به چین سفر کنید، مگر میشود از دیوار چین دیدن نکنید؟ یا اگر در لندن هستید و چرخ و فلک دوست دارید، سوار چشم لندن (London Eye) بزرگترین چرخ و فلک دنیا شوید، چرا که نه!؟
حرف آخر اینکه اگرچه سفر کردن انسان را تغییر میدهد اما هیچ کس برای رفتن به سفر مجبور به تغییر دادن خود نیست. هیچ تعریف مشخص و خاصی که برای همه یکسان باشد و اینکه همه طبق آن باید سفر کنند وجود ندارد. ما میتوانیم یک برنامه ریز، بک پکر یا یک توریست “لاکچری” باشیم! هریک از اینها نقاط قوت خود را دارند.
اما این را میتوان گفت که راه درست سفر کردن به میزان زیادی به تجربه ای که دنبالش میگردیم بستگی دارد.