از فیلم های کلاسیکی نظیر رگ یابی اثر دنی بویل که تاثیر هولناک هروئین و اعتیاد به مواد مخدر را نشان میدهد، تا آثار هنری انیمیشنی زیبایی نظیر تردستی اثر سیلون شومه، می خواهیم از طریق دوربین به ادینبورگ نگاه کنیم. برای خرید بلیط هواپیما و رزرو هتل از خدمات فلایتیو استفاده کنید.
رگ یابی (1996)
به جای آن که «روی مبل راحتی بنشینید و به نمایش های مسخرهای که ذهنتان را فلج می کند نگاه کنید و فست فود در دهانتان بچپانید»، رگیابی را بینید. این فیلم نامزد جایزهی اسکار، هر چند گاهی واقعاً آزاردهنده و اعصابخوردکن می شود، یک اثر هنری است و زمینهای برای ایوان مکگرگور که بتواند قدرت بازیگریاش را به رخ بکشد. این فیلم بر مبنای رمانی از ایروین ولش است و نمایشی عریان و تکاندهنده از مصرف هروئین در اواخر دهه ی 1980، در منطقه ای فقیر از ادینبورگ ارائه می دهد. شهر بدون هیچ گونه زیبایی نشان داده می شود. این فیلم جذاب و گیرا هم چنان یکی از پربحث ترین آثار در میان منتقدان سینمایی است و در لیست بهترین فیلم های تاریخ بریتانیا، در جایگاه دهم قرار دارد.
تردستی (2010)
هر کسی که به سینما علاقمند است، با این فیلم آشناست. این کمدی فرانسوی-اسکاتلندی، انیمیشنی است که با دست طراحی و توسط سیلون شومه ساخته شده است. این شاهکار بر مبنای فیلمنامه ی تولیدنشده ای از بازیگر و کارگردان فرانسوی، ژاک تاتی است که در 1956 نوشته شده. فیلم در مورد یک تردست دوست داشتنی فرانسوی است که به صورت اتفاقی به دوستی در اسکاتلند بر می خورد. هرچند معدود کلماتی که در فیلم استفاده می شوند به زبان گالیک هستند، این فیلم به شکلی نوشته شده که اشک بیننده را جاری می کند. ادینبورگ و اسکاتلند از طریق انیمیشن ظریف و گیرایی که تصاویری جذاب ایجاد میکند، از دیدگاهی تازه نشان داده شده اند. داستان فیلم در 1959 روایت میشود و در افتتاحیه جشنواره بین المللی فیلم ادینبورگ به نمایش درآمد.
یک روز (2011)
آن هاثاوی و جیم استورجس دو دلداده هستند که در رسیدن به یکدیگر ناکام بوده اند. آنها در دوران دانشجویی در دانشگاه ادینبورگ با یکدیگر ملاقات کرده اند و فیلم داستان دیدار هرساله این دو دوست را در روز سالگرد آغاز آشناییشان روایت می کند. درونمایه های عشق، زمان، دوستی و ارزش ها کاملاً واضح هستند. هرچند این فیلم که اقتباسی است از کتاب دیوید نیکولزبی، در ابتدا نقدهای درشخانی از سوی منتقدان نداشت، اما هم چنان انبوهی از احساسات را بر میانگیزند. فیلم در ادینبورگ آغاز میشود و به پایان می رسد. کوه آرتورز سیت، کالتون هیل، خیابان ویکتوریا و میدان پارلمان، پسزمینهی زیبای این فیلم را می سازند.
دوران اوج خانم جین بوردی (1969)
این فیلم، یک اثر کلاسیک در مورد بلوغ و رشد شخصیت اصلی آن، جین بوردی است. وقتی اسم این فیلم به گوش میرسد، لهجه آوازمانند و خاص خانم بوردی به ذهن می آید. این اثر، رمان محبوب موریل اسپارک را در 1969 به یک اثر سینمایی تبدیل کرد و مگی اسمیت، بازیگر بااستعداد، در آن ایفای نقش می کند. میس بوردی معلم یک مدرسه خصوصی در ادینبورگ دههی 1930 است و دانشآموزان پرشورش را با دیدگاه های به شدت رمانتیک نسبت به زندگی، تحت تاثیر قرار می دهد. این فیلم از کراموند گرفته تا گرسمارک و حیاط کلیسای گریفرایر، تا ابد در خیابان های این شهر به زندگی ادامه خواهد داد.
قبر کم عمق (1994)
دنی بویل در فیلم هایش همیشه کاری می کند که مخاطب هیجان زده شود. این فیلم هم یک اثر جنایی پرانرژی و اولین فیلم سینمایی بویل در مقام کارگردان است. ایوان مکگرگور جوان با کریستوفر اکلستون و کری فاکس همبازی میشود. این سه برای پیدا کردن همخانهی چهارمشان، مصاحبه های بینظیری ترتیب می دهند. به مرور زمان فیلم، به سبک سایر آثار بویل، سخت و خشن می شود. بعد از آن که همخانه چهارم به شکلی غیرمنتظره بر اثر اوردوز میمیرد، دوستانش دچار مشکل میشوند. هرچند اغلب صحنهها در گلاسکو فیلمبرداری شدهاند، ماجرای فیلم در ادینبورگ روایت میشود و یکی دیگر از بازنمایی های تاریک بویل از اتفاقات اجتماعی و فرهنگی این شهر است.
کثافت (2013)
این فیلم واقعا چندش آور است و نمی تواند نامی بهتر از این داشته باشد. در این فیلم جیمز مکآووی در یکی از بهترین بازی هایش، در نقش یک پلیس معتاد است که بیماری اختلال شخصیت مرزی دارد. این فیلم که مستقیماً از ذهن ایروین ولش در رمانی به همین نام گرفته شده و یان اس. برد آن را کارگردانی کرده، فیلمی تکاندهنده، برانگیزاننده و نشان دهندهی فساد است. کارآگاه بروس رابرتسون طی این فیلم کلاهبرداری میکند و رشوه میدهد تا بتواند خانوادهاش را برگرداند. بخش اعظم فیلم در ادینبورگ فیلمبرداری شده و خیابانهای سنگفرش را در نوری خوفناک نشان می دهد. فیلم روایت اعتیاد، بحران های خانوادگی و استثمار است.
هَلم فو (2007)
این فیلم بریتانیایی، توسط دیوید مکنزی ساخته شده است. این فیلم هنری، برانگیزاننده و عجیب است. هلم، یک نوجوان عجیب و غریب مطرود و منفور است که گرایش زیادی به چشمپرانی دارد. او در زمین های پدرش نزدیک پیبلز در نزدکی ادینبورگ زندگی میکند. استعداد او در جاسوسی، باعث افشای رازی در مورد مرگ اتفاقی مادرش میشود. هلم از اتفاقات ناخوشانید آنجا فرار می کند و به ادینبورگ میرود و شهر را در جستجوی یافتن عشق واقعی میگردد. هتل مجلل بالمورال، خیابان کالدونین و کاکبرن، در کنار مکانهای دیگر، پس زمینه این فیلم را می سازند.
باززایش (1997)
این فیلم روایتی از دوران جنگ را بر مبنای رمان پت بارکر به کارگردانی گیلیس مککینون است. طی جنگ جهانی اول و در میان افرادی که در آسایشگاه روانی جنگی کرگلاکهارت ، داستان هایی جذاب از افسران زخمی انگلیسی روایت می شود. فیلم از خلال تفکرات عمیق، برخی از شاعران برجسته بریتانیایی مصل ویلفرد اوون و زیگفرید ساسون را در کنار دیگر شخصیتها نشان میدهد. دکتر، که نقشش را جاناتان پرایس ایفا می کند، تاثیر درمان شعر را نشان می دهد. محل فیلمبرداری بیمارستان کرگلاکهارت، اورتون هاوس در دامبارتون است که حالا بخشی از دانشگاه نپیر ادینبورگ است.
نبش قبر (1945)
در این فیلم که اقتباسی است از داستان کوتاه رابرت لوییس استیونسون، وحشت ادینبورگ را فراگرفته است. این فیلم به کارگردانی رابرت وایز، آخرین فیلمی است که بلا لاگوسی و بوریس کارلوف در آن بازی کرده اند. تعلیق این فیلم زیاد است و جلوههای صوتی با پیش رفتن داستان قتل، فریب و خیرخواهی، بسیار شگفت انگیز می شوند. زوج بدنام بورک و هر چندین بار در فیلم دیده میشوند و ادینبورگ در تاریکی فرو میرود. تهیه کننده این فیلم، وَل لیوتون، نسخهی اقتباسی را با نام مستعار کارلوس کیث نوشت.
بورک و هر (2010)
داستان ترسناک قاتلانی به نام بورک و هر، همیشه در ادینبورگ نقل می شده است. برای آن که این داستان برای همیشه در ذهن ها ثبت شود، بارها و بارها تعریف شده است. در 1826، در یک بازهی زمانی ده ماهه، شانزده قربانی به قتل رسیدند و جنازه هایشان برای کالبدشکافی، فروخته شدند. جدیدترین روایت این داستان فیلم سال 2010 به کارگردانی جان لندیس است. هرچند فیلم یک شکست تجاری محسوب می شود، اما بازیهای سیمون پگ، اندی سرکیس، ایزلا فیشر و تام ویلکینسون باعث میشود حسابی بخندید.