اگرچه امروز خراسان را بیشتر بهواسطه شهرت مذهبی شهر مشهد میشناسند اما این منطقه سرزمینی تاریخی است که از قبل از ظهور اسلام با نام خراسان بزرگ شناخته میشده. سرزمینی بزرگتر از مرزهای خراسان امروزی که چندین کشور مختلف را در مرزهای جغرافیایی و سیاسی آن زمان خود دربرگرفته بود. گستره تاریخی خراسان، سه استان خراسان شمالی، رضوی و جنوبی ایران بهاضافه بخشهای شمالی و باختری افغانستان، ترکمنستان و حتی بخشهایی از ازبکستان و تاجیکستان را هم دربر میگرفت. همین گستره جغرافیایی به ما میگوید قرار است در این مطلب از فرهنگ، تاریخ و هویت ملی مشترک بین چندین کشور همسایه که بهپیش از این به نام خراسان بزرگ شناخته میشده است، صحبت کنیم. در این مطلب از فلایتیو همراه ما بمانید تا سری بزنیم به خراسان بزرگ؛ جایی که قرار است تاریخچه موسیقی، آدابورسوم و هویت تاریخی مشترک خراسان را بشناسیم. اگر قصد سفر به خراسان را دارید میتوانید بلیط هواپیما مشهد را از سایت فلایتیو تهیه کنید.
تاریخچه و زبان خراسان بزرگ
ساسانیان در زمان حکومت خود سرزمین ایران را به چهاربخش مختلف تقسیم کرده بودند که یکی از آن بخشها، خراسان بود. خراسان به معنی سرزمین خورشید است و در دوران ساسانی نام خراسان را برای اشاره به سرزمینهای شرقی استفاده میکردند.
ریشهیابی خراسان و زبان منطقه
لغتنامه دهخدا درباره ریشهیابی کلمه خراسان نوشته است که خراسان واژهای پهلوی است و در متون قدیمی برای مشخصکردن سرزمینهای شرقی (خاور) در برابر سرزمینهای غربی (باختر) استفاده شده است. منابع دیگری هم درباره این کلمه ادعا دارند که خراسان در زبان قدیم فارسی به معنی خاورزمین است اما یاقوت حموی، جغرافیادان ایرانی در مورد کلمه خراسان نوشته: «خُر به فارسی دری نام خورشید است و آسان گویا اصل و جای شیء است». تعبیر واژه خراسان را از هر منبعی که بررسی کنیم به ما میگوید اشارهای به سرزمینهای مشرقی ایران و جایی است که خورشید از آن بالا میآید و طلوع میکند. همچنین؛ درست واژه «خراسان» در متون و زبانهای قدیم کلمه خور آسان بوده که بر اثر گذشت زمان و شاید بهخاطر شباهت شکل نوشتاری به گفتاری کلمه، به این شکل تبدیل شده است.
زبان و گویش مردم خراسان بزرگ فارسی دری بوده و زبانهای دیگری هم در مناطق مختلف آن رواج داشته است. از جمله:
- ترکی خراسانی
- زبان کردی کرمانجی
- زبان ترکمنی
- گویش بخارایی
- گویش نیشابوری
- لهجه نیشابوری
- هزارگی
- لهجه هراتی
تاریخچه جغرافیایی خراسان بزرگ
حدود و قلمرو خراسان بزرگ شامل بخش عمدهای از سرزمینهای شرق و شمال شرق ایران کنونی است که نیشابور یا توس، مرکز خراسان آن زمان بوده است. علاوه بر بخشهای داخلی ایران، بخشهای خارج از مرزهای جغرافیایی کنونی ایران هم شامل میشده است که این شهرها و مناطق به شرح زیر هستند:
- بیشتر از نیمی از مساحت ترکمنستان فعلی (شامل بخشهای جنوب، شرق و شمال شرق به مرکزیت شهر مرو)
- بخش عمدهای از ازبکستان (شامل جنوب و جنوب شرقی به مرکزیت شهرهای سمرقند و بخارا)
- تاجیکستان (شامل تمامی جغرافیای سیاسی این کشور به مرکزیت شهرهای خوجند و دوشنبه)
- تمامی مساحت افغانستان کنونی (به مرکزیت شهرهای هرات، بلخ، بامیان، غزنی و کابل، بهجز حوزه رود هلمند در جنوب و جنوب شرق افغانستان)
- بخشهایی از قرقیزستان (به مرکزیت شهرهای اوش و فرغاله) و قزاقستان (به مرکزیت شهر تاشکند)
خراسان درواقع سرزمینی بود که در غرب از دامغان و سبزوار در ایران شروع میشود در شرق تا بلخ و رود جیحون ادامه دارد. از جنوب تا قسمتهای شمال کرمان و غزنی و از شمال به سمرقند و بخارا میرسد.
پیشنهاد مجله فلایتیو:
بخشهای مختلف خراسان بزرگ
خراسان در زمان ساسانیان یکی از چهار قلمرو و ولایت مهم آن دوران بود و اسپهبدی از مرو، حاکمیت اصلی این منطقه را به عهده داشت. تعدادی از حاکمان و شاهزادگان محلی هم در منطقه بودند که باجگزار ساسانیان محسوب میشدند. در این دوره خراسان را به چهار قسمت مختلف تقسیم کرده بودند و هر قسمت از آن چهار مرزبان داشت. این چهار ربع که تا دوران حکومت عباسیان هم ادامه پیدا کرده بود عبارت بودند از:
- ربع نیشابور یا ابرشهر که با درنظرگرفتن جغرافیای امروزی، شامل خراسان کنونی که در مرزهای سیاسی ایران معاصر وجود دارد میشود. مرکزیت این ربع خود شهر نیشابور بود و در برگیرنده توابع و بخشهای دیگری مثل بیهق (سبزوار امروزی)، اسفراین، خبوشان، پشت، رخ، جوین، ارغیان، جام، باخرز، خواف، سرخس، ازغند، جاجرم، زوزن، نسا، توس و ابیورد بود.
- ربع مرو که با درنظرگرفتن جغرافیایی شامل بخش شرقی کشور ترکمنستان و بخش جنوبی ازبکستان است. مرکزیت این ربع خود شهر مرو بود و شامل توابع درههای سیحون و جیحون، سرزمینهای ترکستان شرقی و غربی، خیوه، تاشکند، سمرقند و بخارا بود.
- ربع بلخ بخش غربی خراسان بزرگ بود که با تطبیق بر جغرافیایی امروزی ایران و کشورهای همسایه شمال نیمه شرقی کشور افغانستان و ناحیه همجوار کشور تاجیکستان است. مرکزیت این ربع خود شهر بلخ بود و توابع آن شامل کهن دژ، سمنگان، بغلان، تخارستان و بدخشان میشود.
- ربع هرات بخش جنوبی خراسان و بخشی است که باتوجهبه جغرافیای امروز، منطقه غرب کشور افغانستان و حدی از مناطق اطراف آن را شامل میشود. کرسی و مرکز این منطقه شهر هرات بوده و دربرگیرنده بادغیس، غور (بلخ) شبرغان، جوزجان، اندخوی، فاریاب و بامیان است.
در همین دوره شهرهای مهم خراسان شامل شهرهایی چون بخارا، بلخ، سبزوار، سمرقند، توس، قندهار، طبس، مزارشریف، مرو، نیشابور، هرات و در آخر؛ غزنین بودند.
تقسیمات سیاسی معاصر، خراسان بزرگ را شامل بخشهای جغرافیایی سیاسی و فرهنگی امروزه ایران که میشناسیم نمیدانند. در اصل منطقه خراسان بزرگ را خارج از سه استانی که ما در کشورمان میشناسیم و شامل استانهای خراسانی شمالی، رضوی و جنوبی بهاضافه ولایت هرات وایت بلخ و استان مرو (در افغانستان) میشناسند. در دوره اسلامی هم شهرهای بلخ، هرات، مرو و نیشابور، توس، سرخس، بادغیس و سبزوار (بیهق) همچنان چهار شهر اصلی خراسان بودند.
خراسان ایران قبل از تقسیم
قبل از سال ۱۳۸۳ استان خراسان به مرکزیت شهر مشهد با مساحتی حدود ۳۱۳۳۵۵ کیلومترمربع وسیعترین استان ایران بود که نزدیک به یکپنجم ایران را شامل میشد. از شمال و شمال شرق به جمهوری ترکمنستان، از شرق به افغانستان، از جنوب به استانهای سیستان و بلوچستان از غرب با استان سمنان و استان اصفهان، از شمال غرب و جنوب غرب هم به ترتیب به استان گلستان و استان کرمان و یزد هم مرز بود. از سال ۱۳۸۳ به بعد این استان وسیع کشور به سه بخش استانهای خراسان شمالی، خراسان رضوی و خراسان جنوبی تقسیم شد و مرکزیت هر سه استان هم شهرهای مختلفی شدند. از آن تاریخ به بعد، استان خراسان رضوی را به مرکزیت شهر مشهد، استان خراسان شمالی را به مرکزیت شهر بجنورد و استان خراسان جنوبی را به مرکزیت شهر بیرجند شناختند.
فرهنگ و آدابورسوم در سرزمینهای خراسان بزرگ
یکی از مهمترین ویژگیهایی که خراسان، چه خراسان بزرگ و چه خراسان امروزی تقسیم شده را با آن میشناسند، فرهنگ و پیشینه فرهنگی مهم این منطقه است. نام افراد تأثیرگذار و مؤثر بسیاری از این منطقه به چشم میخورد. مشاهیر زیادی که امروز با شهرت جهانی شناخته میشوند و در این خطه از سرزمین ایران متولد شدند.
افرادی که پیامآور آیین، فرهنگ و علوم مختلف در سرتاسر جهان بودند. یکی از مهمترین مشاهیر این منطقه اشورزتشت، نخستین پیامآور یکتاپرستی و خرد در جهان است. بعد از او اسامی دیگری مثل شیخالرئیس بوعلی سینای بلخی، مولانا جلالالدین محمد بلخی، فردوسی بزرگ توسی، حکیم عمر خیام نیشابوری، شیخ احمد جامی، حکیم رودکی سمرقندی، عبدالرحمن جامی، مولانا زینالدین ابوبکر تایبادی، ابومسلم خراسان، ناصرخسرو قبادیانی، سنایی غزنوی، خواجه عبدالله انصاری، کمالالدین بهزاد، عنصری بلخی، ابونصر فارابی، ابوشکور بلخی، بایزید بسطامی، ابوسعید ابوالخیر و سید جمالالدین حسینی هم در لیست معروفترین و افراد تاریخساز خراسان دیده میشود.
آداب و پوشش مردم منطقه
مردم و زنان بلوچ در منطقه خراسان رضوی پوشش سنتی شناخته شدهای دارد که با هنر سوزندوزی، پارچههای گلدار و گلدوزی ساده تزئین میشوند. جمعیت خراسان را به معنی واقعی کلمه میتوان ترکیبی از گروهها، اکثریتها و اقلیتهای دینی و مذهبی و قومیتی شناخت. از مردمان ترک، کرد، عرب مسلمان و اهلسنت در این منطقه زندگی میکنند تا اسماعیلیانی که در حوالی بیرجند و نیشابور سکونت دارند. بختیاریها در منطقه نو خندان درگز، هزارهها در شمال و شرق خراسان رضوی، مهاجران افغانی و عراقی و ترکمنهایی که در بخشهای خراسان شمالی ساکن هستند جمعیت کامل خراسان بزرگ را تشکیل میدهند.
موسیقی همیشه نقش مهمی در زندگی مردم منطقه خراسان داشته است. پای ثابت موسیقی بومی در جشنها، رسوم و مراسمهای مختلف این منطقه بوده و اکثر مردم این اقوام هم در نواختن سازهای محلی مختلف مهارت خاصی دارند.
موسیقی منطقه خراسان
موسیقی این منطقه هم یکی از ماندگارترین موسیقیهای نواحی و فولکلوری است که تا امروز توانسته همچنان زنده و پابرجا جایگاه بسیار مهمی بین موسیقیهای ایرانی داشته باشد. از هر شهر و منطقه خراسان میتوان سراغی از بهترین آوازها و موسیقیهای نواحی گرفت. از خراسان شمالی گرفته تا موسیقی کرمانجی که هنوز به قوت قبل خود باقی است و هنرمندان این منطقه تلاش میکنند تا شناخت بیشتری نسبت به این موسیقی گوشنواز و خاص برای افراد مختلف و شنوندههای مختلف در سرتاسر جهان ایجاد کنند.
این موسیقی حتی بهواسطه سابقه تاریخی طولانی و قابلیتهای خاص موسیقایی که دارد، همواره نقش مهمی در تکامل موسیقی شهری و دستگاهی ایران داشته است. موسیقی این منطقه را به دو بخش عمده کوهپایه و جلگهای تقسیم میکنند. هرکدام از مناطق جغرافیایی منطقه خراسان نشانههای خاص موسیقیایی خود را دارند و این چندفرهنگی بودن یکی از مهمترین ویژگیهای منحصربهفرد خراسان است.
علاوه بر این، مهاجرت اقوام ترک و مردمانی که در نواحی شمالی خراسان ساکن شدهاند هم موسیقی خاص خود را به این منطقه آوردهاند. برای مثال منطقه خراسان شمالی یکی از بخشهای نسبتاً کوچکتر خراسان محسوب میشود اما بهخاطر مهاجرت اقوام مختلف ترک و کرد، از دستاوردهای موسیقی هر دو این قومیتها استفاده میکند و مقامهای موسیقی مختلفی دارد.
موسیقی آوازی نواحی خراسان، بهویژه خراسان شمالی بر پایه آیینهای قدیمی، وقایع تاریخی و اساطیری است. وقایع یا داستانهایی که برای مثال از اسطورههای شاهنامه فردوسی الهام گرفته شدهاند و بهصورت آواز و همراه با سازهای محلی اجرا میشوند. گویش خاص مردم این منطقه باعث شده تا موسیقی آوازی خراسان و خراسان شمالی بیشتر به کلام و ترانه در آواز تکیه کند. دلیل مهم این اتفاقها هم تأثیر مستقیم کلام روی فراز یا فرود ملودیکها و شکستهای ریتمیکی است که در موسیقی این منطقه وجود دارد.
یکی از ویژگیهای موسیقی آوازی و کلامی خراسان است، توجه و بیان داستانهای مختلف و پندآمیزی است که در آواز از آنها استفاده میشود. همین باعث شده تا موسیقی خراسان صرفاً یک عمل موسیقیایی نباشد بلکه بتواند در بیان و مسائل اجتماعی هم تأثیر قابلتوجهی داشته باشد. مقام هرای در موسیقی خراسان فضایی حزنانگیز دارد که در فواصل آواز دشتی اجرا میشود.
سازهای منطقه خراسان
سازهای محلی منطقه خراسان که همراه با خواندن آوازهای مختلف استفاده میشوند و فضایی کامل و گوشنواز و روحنواز ایجاد میکنند، شامل موارد زیر است:
- ساز دوتار
- سرنا
- دهل
- قوشمه
- کمانچه
- دایره
همچنین مطالعه کنید:
صنایعدستی مهم منطقه خراسان بزرگ
بیش از ۸۰ رشته صنایعدستی در منطقه خراسان وجود دارد که هر یک از آنها حاصل هنر، سلیقه، خلاقیت و فرهنگ مردمان این منطقه است. بافت انواع قالی و قالیچه، گلیمبافی، جاجیمبافی، حولهبافی، کرباسبافی، قلمزنی مس، ترکهبافی، معرق چرم، تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی، نگارگری، تذهیب و طراحی سنتی و … از جمله صنایعدستی فعال در شهرها و مناطق مختلف خراسان است. نمدمالی، کلاه مالی، گیوهبافی، گیوهدوزی و چندین هنر دیگر هم جزء هنرهای دستی مهمی است که امروز دیگر به دست فراموشی سپرده شده است و مثل گذشته استقبال و توجهی به آنها نمیشود. بااینوجود خراسان هنوز هم یکی از فعالترین مناطق در حوزه صنایعدستی مهم ایران است.
گربه خراسان
از تاریخ، فرهنگ، آدابورسوم، مشاهیر و موسیقی خراسان حرف زدیم اما یکی دیگر از مهمترین چیزهایی که درباره خراسان جهانی شده است، گربه خراسان است. بله، گربه خراسان یا همان گربهای که بهعنوان نژاد گربه ایرانی میشناسند و یکی از گرانترین و مهمترین نژاد گربهسانان در جهان است! به طور دقیق مشخص نیست که منشأ و اولین مکان تولد گربههای مو بلند کجا بوده است. گربههای وحشی آفریقایی را بهعنوان اجداد گربههای امروزی و شهری که به نام گربههای مو کوتاه هم شناخته میشوند، معرفی کردهاند اما هنوز هیچ زیرگونه یا نژادی از گربههای موبلند در سرزمینهای آفریقا یا بخشهای دیگر پیدا نشده است.
اولین موردی که درباره این گربهها ثبت شده است متعلق به سال ۱۶۲۰ و از منطقه خراسان ایران است. پیترو دلاواله اولین نمونه از این گربهها را از خراسان به ایتالیا برد و تقریباً در همان زمان نمونههای مشابه دیگری از گربههای خراسان در آنکارا هم دیده شد. گرچه شباهت زیادی بین این دو گربه از نظر شکل، ظاهر، موهای بلند و… بود اما گربههای خراسان پوششی خاکستری و گربههای آنکارا را به رنگ سفید شناسایی کرده بودند. بررسیهای بیشتر در این باره نشان داد که گربههای ایرانی بیشترین نزدیکی نژاد را با گربههای اروپای غربی داشتند و تقریباً هیچ ارتباطی با گربهسانان خاور نزدیک و غرب آسیا ندارند.
دلیل معروفیت گربه خراسان
گربه خراسان یا گربه ایرانی یک گربه اصیل با موهایی بسیار بلند و پرپشت است. این گربه پاهای کوتاه، سر بزرگ و پهن و گوشهایی دور از یکدیگر با چشمهایی درشت دارد. بررسیهای روند تکاملی گربه نشان داده است که به طور عادی از همان ابتدا پوزه کوچکی داشته اما بهمرورزمان کوتاهتر شده و به شکل جانوری با صورت تقریباً صاف و تخت تبدیل شده. این گربهها اخلاقی آرام، کم سروصدا و بسیار انعطافپذیر دارند. با سرپرست خود و افراد غریبه ارتباطی دوستانه برقرار میکنند و میتوانند در شرایط زندگی خوب و مناسب تا ۱۹ سال هم عمر کنند. مهمترین جذابیت این گربهها در کنار زیبایی ظاهری و رنگ خاکستری خاصی که دارند چشمان آنها است. رنگ چشمانشان آبی، نارنجی یا دورنگ است که ظاهر آنها را بسیار خاصتر و دوستداشتنیتر میکند.
تصاویر گربههای ایرانی در فیلمها، کتابهای تاریخی و علمی، عکسها و حتی تمبرها زیادی استفاده شده است. کشورهای مختلفی مثل روسیه، جمهوری چک، مجارستان، کنگو و جمهوری آذربایجان از تصویر گربههای ایرانی در تمبرهای پستی خود استفاده میکردند. حتی محبوبیت این گربهها تا جایی است که آرم موزه الماس در آمستردام تصویر یک گربه ایرانی با تاجی از الماس بر سر او است.
مطالعه مطالب زیر نیز پیشنهاد میشود: