بهعنوان یک بکپکر میتوان بهراحتی به سفرهای گوناگون رفت؛ اما امروزه بسیاری از افراد حرفهای هستند که میتوانند تجربه سفر خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. اخیرا افرادی با خانواده خود به سفر دور دنیا رفتهاند. تصور کنید وقتیکه بازنشسته میشوید و بچههای شما همگی به سراغ زندگی خودشان میروند، شما به اتفاق همسرتان سفر به دور دنیا را آغاز میکنید. امروز قصد داریم تا مصاحبهای با ایستر و پیتر در این زمینه داشته باشیم. آنها یک زوج کانادایی هستند که در تمام سال به دور دنیا سفر میکنند. آنها تجربیات خود در مورد مسائل پزشکی، بودجه و دیگر موارد مهم سفر را با ما به اشتراک گذاشتهاند. فلایتیو را دنبال کنید.
خرید بلیط هواپیما تورنتو و رزرو هتل به فلایتیو مراجعه کنید.
سلام ایستر. ممنون که دعوت ما برای مصاحبه را پذیرفتی. لطفا کمی در مورد خودت بگو:
من یک مدیر مدرسه ابتدایی هستم که برای یک سال مرخصی گرفته است. من چند سال قبل مجددا ازدواج کردم و حالا با همسرم به سفر میرویم. من جشن تولد ۵۲ سالگی خود را در کنار هرم جیزه جشن گرفتم و پیتر تولد ۵۸ سالگیاش را در بانکوک گذراند.
چه شد که به سفر علاقهمند شدی؟
من فکر میکنم که این اتفاق به چند علت رخ داد. زمانی که در مدرسه ابتدایی بودم، والدین بچهها برای من یک میز همراه با یک نقشه جهان بر روی آن آوردند. من به این نقشه خیره میشدم و آرزوهای خود از کشف دنیا را در سر میپروراندم. وقتی ۱۳ ساله بودم، والدین من یک اقامتگاه با مدت محدود خریداری کردند. این کار به ما اجازه داد تا به مکزیک و هاوایی سفر کنیم و این اولین تجربه استوایی من بود. من عاشق صداها و بوها و عجایب این منطقه شدم. من در دانشگاه رشته زبانهای آلمانی و فرانسوی را خواندم. در این دو سال من در اروپا سفرهای زیادی کردم و من تصور میکنم که در همان موقع بود که حشره مسافرت من را نیش زد. من هنوز در حال درمان آن نیش حشره هستم!
تو تا به حال به کجاها سفر کردهای؟
من قبل از شروع سفر به دور دنیا، تجربه سفر به اروپا، مکزیک، هاوایی، کوبا، چین و کانادا را داشتهام. من و همسرم از سال ۲۰۱۶ از کشورهایی نظیر هلند، روسیه، استونی، لاتویا، لیتوانی، لهستان، جمهوری چک، اتریش، یونان، ترکیه، مصر، سریلانکا، هند و نپال دیدن کردهایم و در حال حاضر هم در تایلند هستیم. ما همچنان سه یا چهار ماه دیگر برای سفر در پیش رو داریم و برنامه فعلی ما گشتوگذار در جنوب شرق آسیا است. جالب اینجاست که با ادامه سفر، فهرست مقاصد ما بهجای کوچکتر شدن، بزرگتر میشود!
بزرگترین درسی که تاکنون از سفر گرفتهاید چیست؟
بزرگترین درسی که من تاکنون از سفر گرفتهام این است که دنیا همزمان هم بزرگ و هم کوچک است. منظور من این است که این دنیا بهاندازه کافی برای سفر کوچک است. بااینحال دنیا پر از چیزهایی است که ما همچنان باید از یکدیگر حمایت کنیم. اگر ما میتوانستیم سیاست و مرزها را کنار بگذاریم و تنها توجه خود را معطوف به تقسیم ثروت دنیا در میان کل مردم کنیم، عمیقا باور دارم که همهچیز برای همه مردم زیاد هم میآمد. زندگی همراه با یک چمدان به من آموخت که ما به چیزهایی اندکی برای زندگی نیاز داریم.
توصیه شماره یک شما برای مسافران جدید چیست؟
برنامهریزی، برنامهریزی و برنامهریزی بیشتر. این کار نهتنها ضروری بلکه هیجانانگیز است. سپس خود را آماده روبرو شدن با اتفاقات پیشبینینشده در طول سفر کنید. ما در این سفر تصمیم گرفتیم تا بهعنوان خدمه یک کشتی بادبانی در جزایر دودکانز به شرق اروپا سفر کنیم و بودجه خود را برای رفتن به رود نیل خرج کنیم. ما از این کار خود اصلا پشیمان نیستیم.
توصیه دوم من برای مسافران ثبت خاطرات سفر است. من بهشخصه مرتبا خاطرات خود را ثبت نمیکنم، اما وقتی سفر میکنید و به گذشته نگاه میاندازید، این کار لذتبخش است. ما همچنین سفرها و تجربیات خود را در وبلاگها و شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذاریم. من مطمئن هستم که این اطلاعات ثبتشده از سفر، پس از پایان آن به یک گنج تبدیل خواهند شد.
چگونه با یک بودجه محدود سفر میکنید؟
ما اساسا سه منبع مالی برای سفر داریم: حقوق من، حقوق بازنشستگی پیتر و پسانداز برای سفر و درآمد ناشی از اجاره خانه. ما خیلی خوششانس هستیم که سه منبع درآمد ماهانه داریم و این منابع، سفر ما را آسانتر میکند. ما همچنین پساندازی برای مواقع اضطراری داریم که تابهحال از آن استفاده نکردهایم.
ما از وبسایتهای رزرو هتل برای انتخاب هتلهای ارزان استفاده کرده و از نظرات کاربران آنها بهره میبریم. بهعلاوه با اقامت به مدت ۱۰ شب در هر هتل یک شب رایگان تخفیف میگیریم.
ما همچنین در اتریش چند روز را در کنار اقوام من زندگی کردیم و توانستیم مقداری در هزینههای خود صرفهجویی کنیم. بهعلاوه ما در این هشت ماه از سفر میزبانان فوقالعادهای داشتیم.
توصیههای بودجهای شما برای دیگر مسافران چیست؟
برای هر ریال خود در طول سفر برنامه داشته باشید. پیتر حساب خود را مرتبا با یک نرمافزار بانکی چک میکرد و من نیز تمام حسابوکتاب سفر را در ذهنم داشتم. وقتیکه از بودجه اندک خود مطلع هستید، نگرفتن تاکسی، نخوردن یک فنجان قهوه یا یک میان وعده در مسیر سفر برای شما آسانتر میشود. ما گاهی وقتها برای چند روز تنها با ۱۵۰ دلار کانادا زندگی میکردیم و میدانستیم که باید پول خود را صرف کارهای مهمتر کنیم.
همسر شما با چند مشکل سلامتی روبرو است. چگونه با این مشکل را در طول سفر کنار میآیید؟
درحالیکه ما در حال برنامهریزی برای این سفر دور دنیا از چند سال قبل بودیم، تصمیم ما برای سفر زمانی جدیتر شد که پیتر دو سال پیش سکته مغزی کرد. او بهسختی برای بهبودی تلاش کرد و این موضوع به ما نشان داد که زندگی غیرقابلپیشبینی است و ما نمیدانیم که چند روز یا چند سال دیگر از عمرمان باقی است. پس باید آن را طبق میل خود بگذرانیم.
ما سفر خود را بهمنظور بهبود وضعیت پیتر یک سال عقب انداختیم. درواقع ما تصمیم داشتیم تا به ایسلند برویم و از چشمههای طبیعی آب گرم آن لذت ببریم؛ اما مشکل فشارخون پیتر و چشمههای آب گرم دو موضوع متضاد یکدیگر بودند و ما بهجای آن تصمیم گرفتیم که به هلند سفر کنیم و از دوچرخهسواری در این کشور لذت ببریم.
وضع جسمانی پیتر باعث شد تا ما به بیمه سفر با دیدی دقیقتر نگاه کنیم. پیتر یک بیمه یکساله درمانی گرفت و فشارخون او بالا بود. او حالا فشارخون خود را به طور مرتب کنترل میکند. بهعلاوه، مفصل ران من نیز دچار مشکل بود و پزشکان به من گفتند که درنهایت باید عمل تعویض مفصل ران را انجام دهی. ما یک زندگی سالم را شروع کردیم و در حین سفر به سمت گیاهخواری رفتیم، اما این کار در برخی از کشورها دشوار است.
ما هر دو مراقب شرایط جسمی خود هستیم و از برخی از فعالیتهایی که در ۲۰ سالگی انجام میدادیم پرهیز میکنیم. این واقعیت پیری است. بااینحال ما همچنان خیلی از کارها را با لذت انجام میدهیم.
آیا در طول سفر نزد دکتر هم رفتهاید؟
من به هنگام کریسمس در سریلانکا سرما خوردم و مجبور شدیم تا به بیمارستان برویم. هزینههای ویزیت بیمارستان تنها ۲۵ دلار شد. من همچنین به هنگام سفر به هند از خدمات پزشک در هتل استفاده کردم. در آن زمان من به خاطر جمع شدن آب در گوشم دچار گیجی شده بودم و هزینه درمان و پزشک جمعا ۲۳ دلار شد. ما برای این دو مشکل به طور نقدی پول پرداخت کردیم، چون این هزینهها بهقدری نبود که ما از بیمه پزشکی خود استفاده کنیم.
آیا در این سفر با مسافران هم سن و سال خود هم روبرو شدید؟ اگر شدید، چگونه؟
این کار واقعا دشوار است. اکثر مسافران هم سن و سال ما با تورهای گردشگری به سفر میروند و دوست ندارند تا از حلقه دوستان خود جدا شوند. من همیشه سر صبحت را با هرکسی و در هر جایی که بتوانم باز میکنم. هاستل یا لابی هتلها معمولا جای خوبی برای ارتباط برقرار کردن با دیگران است.
چه اشتباهی در طول سفر مرتکب شدید که سعی میکنید از آن بپرهیزید؟
ما امروز از سوی یک راننده تاکسی مورد دستبرد قرار گرفتیم. همسرم اول صبح در بانک بود. ما معمولا پولهایمان را بین خودمان تقسیم کرده و آنها را در جاهای مخفی قرار داده و چند نقطه برای پنهان کردن آنها داریم. امروز کمی عجله داشتیم و هوا نیز گرم بود و ما هم خسته بودیم. بهعلاوه ما قصد داشتیم تا این کار را به هنگام برگشت به هتل انجام دهیم. ناگهان همهچیز تغییر کرد و راننده تاکسی پس از دیدن کیف پول همسرم، در حدود ۱۸۰ دلار ما را با خشونت از ما گرفت. ما نمیدانستیم که قرار است چند لحظه بعد چه اتفاقی رخ دهد؛ بنابراین بهمحض اینکه او قفل درها را باز کرد، از ماشین پیاده شدیم. او کاملا غیرمنطقی رفتار میکرد و ما از اینکه بدون دریافت خسارت بیشتر از ماشین پیاده شدیم خوشحال بودیم. این کار ما را کمی به فکر فرو برد تا توصیههای ایمنی لازم در حین سفر را جدی بگیریم.
چه توصیهای برای مسافران هم سن و سال خود دارید؟
همین حالا راه بیفتید! بسیاری از مردم منتظر بازنشستگی یا بهبود اوضاع مالی یا بزرگتر شدن بچهها و نوههای خود هستند. همواره دلیلی برای کنار کشیدن ما وجود دارد. هرچه زمان بگذرد، سفر برای مسافران مستقل راحتتر نخواهد شد. برخی ممکن است احساس کنند که این یک خوشگذرانی خودخواهانه است، اما اصلا اینطور نیست. ما چندین دهه از زندگی خود را وقف کار و بزرگ کردن فرزندان کردیم و آرزوی چنین روزی را داشتیم. حالا آن روز فرا رسیده است. چمدانهای خود را جمع کنید و عازم سفر شوید.