شکست، شروعی برای ادامه زندگی شما است. پس از آن به خودتان بستگی دارد که “بقیه عمرتان” چه چیزی به شما ارمغان خواهد داد و چطور بگذرد. رابطه عاطفی ۵ ساله من، در حال حاضر بیش از یک سال است که به پایان رسیده و با تلاش بسیاری که برای احیای ذهن و روحم انجام دادم، میتوانم ببینم که آن اتفاق بهترین چیزی بود که برای من اتفاق افتاد. اگرچه زمان های زیادی در سفر بوده که به نظرم می رسید آن شکست اتفاق خوبی نبوده است.
در هفت ماه از سفر من به آمریكای مركزی و آسیا، افراد بسیاری را دیدم كه پس از شکست در یک رابطه عاطفی بلند مدت، زمانی كه همانطور كه می دانید، درزندگی ناگهان چیزهای زیادی تغییر می كنند، شروع به مسافرت کردند. اما سفری كوچك به کشوری همسایه برای تغییر شرایط یا حتی بیشتر از تغییر به چه درد می خورد؟
برای خرید بلیط ارزان هواپیما و ررزو هتل از خدمات فلایتیو استفاده کنید.
برای منحرف کردن حواس خود، شروع به تحقیق برای سفر کنید
ممکن است الان در خانه نشسته باشید و نقشه ای را در مقابل خود قرار داده و مشغول انتخاب از میان بیش از ۱۸۰ کشور باشید؛ یا شاید مثل من، لیستی ذهنی از همه مکان هایی را که میخواهید بروید، دارید. به هرحال، الان زمان آن رسیده که این افکار را به کاری که باید انجام دهید، پیوند بزنید. برنامه ریزی سفر – که آن را به شش ماه محدود کردم- واقعا به من کمک کرد که بتوانم با آن شرایط که در آن زمان مانند پرتگاهی بلند به نظرم میرسید، کنار بیایم. مثلا تحمل وضعیت اجتماعی را واقعا برایم آسان کرد.
– “اوه! خیلی متاسف شدم که در مورد قطع رابطه تان شنیدم.”
– “بله، خیلی بد بود، اما من دارم به مکزیک میروم، بنابراین شرایط انقدرها هم بد نیست.”
هیچ کس نمی خواهد در اطراف یک جنجال وحشتناک قرار بگیرد و من نمی خواستم شرایط و شکستم را برای هرکسی توضیح دهم. پس رفتن به مسافرت راهی عالی برای حل این مشکل بود.
برنامه ریزی برای این سفرهای بعد از ناکامی، به من کمک کرد تا در شب های خالی بر خشم، صدمه، درد و تنهایی تمرکز کنم. فهرستی از همه مکان هایی که می خواستم بروم تهیه و در مورد کارهای جالب در آن کشورها مثل جشنواره ها و اقامتگاه های باحال تحقیق کردم. به وبلاگ ها سر زدم، به لیستهای ۱۰ اتفاق و تجربه برتر هر مکان و تمام مقالات مربوطه در آن کشورها مراجعه کردم تا مطمئن شوم که چیزی را در مکان های مورد نظرم از دست نمیدهم. به علاوه، این کار یک راه خوب برای صحبت کردن با دوستان در مورد چیزی غیر از شکست و دریافت نکات سفر بود. مدت زیادی برای شکل گیری سفر من طول نکشید. در حقیقت، دو ماه بعد از آن اتفاق تلخ، من در هواپیما بودم: بدون تخت، بدون شغل، فقط با یک چمدان وسیله، و تمام پولی که برای سرمایه گذاری در زندگی مشترکمان برایش برنامه ریزی کرده بودم.
ذهنتان را باز کنید
اگر تجربه ای شبیه به من داشته اید، پس حتما شما هم مثل من فکر میکردید که زندگی شما یک راه دارد: “شما با فردی بودید که قرار بود بقیه عمر خود را با او صرف کنید. شاید یک جشن عروسی، احتمالا چند بچه و تا سن ۱۰۰ سالگی را در کنار یکدیگر متصور بودید.” اما آن اتفاق نیفتاده است.
حالا شما باید ذهن خود را باز کنید. ممکن است زندگی آن طور نباشد که شما انتظار داشته اید. اما میتواند با نگرشی درست، و کمی ماجراجویی، بهتر شود.
لیستی از آنچه می خواهید انجام دهید، تهیه کنید و آنها را انجام دهید
من در برنامه ریزی برای سفرم، متوجه شدم که انجام کارهایی که میخواهم انجام دهم دشوار است. من تمام سفرها و تعطیلات را خودم برنامه ریزی کرده بودم، در حالیکه اینکارها را همیشه همسرم انجام می داد، ولی از این به بعد مجبور بودم همان کارها را خودم انجام دهم تا بتوانم برای گردشی عالی برنامه ریزی کنم. نتایج به طرز ناخوشایندی با آنچه که ما در گذشته انجام می دادیم متفاوت بود.
ما همیشه در کنارهم مشغول قهوه نوشیدن، رفتن به موزه ها و بازدید از اماکن خاص و دیدنی بودیم، در حالیکه من می خواستم اسکی، غواصی، دوچرخه سواری و اجارهی قایق بادبانی را تجربه کنم. بنابراین در طول سال گذشته این کارها را انجام دادم. با هر ماجراجویی، بیشتر از شخصی که به آن تبدیل شده بودم دور شده و بیشتر خودم را پیدا کردهام. این معنای واقعی آزادی است.
به لیستتان زیاد فکر کنید. وقت آن رسیده که به خودتان اثبات کنید که چه تواناییهایی دارید. اگر آرزو داشتهاید در کامبوج تدریس کنید، سراسر ایالت را با موتورسیکلت سیاحت کنید، اروپا را با قطار سیر کنید، بانجی جامپینگ را تجربه کنید یا فقط در یک جزیره استراحت کنید، اکنون زمان آن فرا رسیده است که رویاهایتان را محقق کنید.
آماده باشید تا با افرادی جالب آشنا شوید
همانطور که من در آسیا و آمریکای مرکزی سفر کردم، با افرادی ویژه، جالب و الهام بخش، ملاقات کردم که از روابط گذشته فرار میکردند. همه آنها داستانی داشتند، که تاکنون همه به پایان شادی رسیدند.
زمانیکه در گواتمالا بودم با دوست یکی از دوستانم آشنا شدم. یک شب برای یک شام شاد بیرون رفته بودیم و متوجه شدیم که ۹ ماه از زمانی که او از شوهرش جدا شده گذشته است. نه ماه پیش همسرش گفته بود که دیگر فرزندانش را نمی خواهد و تصمیمش هم تغییر نخواهد کرد. طلاق آنها در حال حاضر تقریبا به پایان رسیده و او به تازگی خودش را باز یافته بود: سفر با بهترین دوست جدیدی که چند ماه پیش در ایبیزا (Ibiza) ملاقات کرده بود را آغاز کرده بود. اخیرا یک دوره زبان اسپانیول را گذرانده بود و کاملا عاشق زندگی جدیدش بود. تنها با یک پشیمانی: که چرا زودتر سفر نکرده بود. چرا که زندگی با سفر میتواند خیلی متفاوت باشد.
افرادی مانند این شخص، در آن شرایط الهام بخش و مطلوب من بودند، افرادی که در زمانی که به نظر می رسید زندگی مسیر غلطی را طی میکند آن را به چنگ آورده و وارد مسیر درستش کرده اند؛ و من می توانم تضمین کنم که خیلی از آنها را دیده ام.
به خودتان اجازهی سوگواری و غصه خوردن بدهید
در میان تمام این برنامه ریزی و هیجان، شما نیاز به زمانی برای لذت بردن از هر احساس غم انگیز دارید. “شما خیلی تنها هستید”، “هیچکس دوستتان ندارد و نخواهد داشت “، “شما ارزش عشق را ندارید” یا تمام موارد فوق، برای من هم ثابت بود. اجازه دهید آنها جریان بگیرند و سپس بگذارید بروند. پس از آن شکست، من با مسافرت هایم خیلی سعی داشتم که با احساسات غمگین درگیر نشوم. عصبانیتم را دفن می کردم و به آن آسیب میزدم. در نهایت مدت زیادی طول کشید تا با این موضوع کنار بیایم -خیلی طولانی پس از رویداد واقعی.
“سفرهایی که هرگز انجام نخواهید داد، جشن عروسیای که هرگز اتفاق نخواهد افتاد، مهمانی هایی که برگزار نمیشوند، فرزندانی که حتی برایشان اسم انتخاب کرده بودید، اما هرگز آنها را نخواهید داشت”، اجازه دهید همهی این افکار از ذهنتان بروند. فقط همین؛ بگذارید تا زمانی که میخواهید باشند و بعد بروند. باور من این است که شما مجاز به غصه خوردن هستید، طبیعی است که احساس کنید موجودی غیر جذاب هستید که ترک تان کردهاند و وقت خود را صرف فکر کردن به آن بکنید و از آن چیز یاد بگیرید. پس از آن، زمان آن است که آیندهای جدید برای خودتان بسازید و مسیری نو برای خودتان پیدا کنید. خوش بین باشید. شما میتوانید زندگیتان را دوباره طراحی کنید و اجازه دهید کسی به آن بپیوندد، به جای اینکه مجبور باشید با کسی باشید که شاید از او جلوتر باشید و بیشتر رشد کرده باشید.
قوی و شجاع باشید
فکر کردن به تنها سفر کردن، هنگامی که چند ماه یا چند سال را بدون وجود فرد محبوب خود گذراندهاید، می تواند هیجان انگیز و به همان اندازه ترسناک باشد.
این اتفاق یعنی سفر، میتواند با تمام فرصت هایی که برای شما ایجاد می کند، بر این حس مخوف غلبه کند. پس این حس را بشکنید. شما مجبور نیستید جهان را سفر کنید. یک قاره یا یک کشور یا یک فعالیت خاص را انتخاب کنید. اگر برنامه چند ماهه بیش از حد طولانی به نظر میرسد، برای چند هفته برنامه ریزی کنید. سپس ببینید که حالتان چطور است و پس از آن می خواهید چه کاری انجام دهید.