تماشای هفت فیلم سینمایی عجیب و ویژه شما را عاشق کشور اتریش می‌کند. با دیدن صحنه‌های کوهستانی باشکوه منطقه «سالزبرگ» (Salzburg) در فیلم «آوای موسیقی» (The Sound of Music) ،که در فارسی به «اشک‌ها و لبخندها» (1965) ترجمه شده است، از زیبایی کامل این کشور لذت ببرید و هم‌چنین با تماشای صحنه‌های رمانتیک شهر وین در فیلم «پیش از طلوع » (Before Sunrise) (1995) احساس غرور و افتخار کنید.
برای بلیط هواپیما به فلایتیو مراجعه کنید.
ساعتی در موزه (Museum Hours)
این فیلم به کارگردانی جم کوهن (Jem Cohen) و محصول سال 2012 در اتریش است. داستان فیلم در مورد زنی به نام آنا در شهر مونترال کانادا است که تماسی مبنی بر اینکه برادرزاده‌اش جانت در بیمارستانی در شهر وین در وضعیتی وخیم به سر می‌برد، دریافت می‌کند. برای همین آنا عازم وین می‌شود و در موزه شگفت انگیز تاریخ هنر یا «کونستیس تاریشز» (Kunsthistorisches Museum) با یوهان، یک نگهبان موزه یونانی، آشنا می‌شود. آشنایی این دو به تلاش برای دور شدن از سختی‌ها، با استفاده از هنر و یافتن راهی برای رسیدن به حس جهانی که در اطراف آنهاست، می‌انجامد. این فیلم تصویری زیبا و خیره کننده از شهر وین را به تصویر می‌کشد.
معلم پیانو (The Piano Teacher)
این فیلم محصول سال 2001 به کارگردانی «میشائل هانکه» (Michael Haneke) کارگردان معروف اتریشی است. داستان فیلم از این قرار است که اریکا در دوران میانسالی استاد موسیقی کلاسیک در کنسرواتوار موسیقی وین است. او هنوز مجرد است و با مادری سرکوبگر زندگی می‌کند که همیشه در پی اعمال سلطه بر اوست. او درگیر عقده‌های جنسی است و زمانی که والتر، هنرآموز جوان، به او اظهار عشق می‌کند، اما اریکا او را به تبعیت از فرامین بیمارگونه‌اش فرامی‌خواند. این فیلم به طرز شایسته‌ای شهر وین را به عنوان پایتخت موسیقی کلاسیک اروپا به نمایش می‌گذارد و با تم‌های وسواس، میل و موسیقی، این هیجان وابسته به عشق شهوانی را بسیار جذاب به تصویر می‌کشد.
سیسی (Sissi)
این فیلم در سال 1955 به کارگردانی «ارنست ماریشکا» (Ernst Marischka) ساخته شده و یکی از موفقترین فیلم‌های زبان آلمانی که تاکنون بر پرده سینما رفته است. «سیسی» داستان شاهزاده شانزده ساله الیزابت، است که به همراهی مادر و خواهرش هلنه به کشور اتریش میروند تا در آنجا مراسم نامزدی خواهرش با امپراتور جوان فرانتس جوزف برگزار شود. «سیسی» که اولین فیلم سه بعدی آن زمان بود، در سال 1955 موفق به کسب پیروزی‌های زیادی شد. فیلم به شیوه‌ای کمدی داستان سقوط و بدبختی یک قهرمان زن، یعنی امپراطور الیزابت، که بیشتر به عنوان سیسی شناخته می‌شود، را بیان می‌کند. این فیلم در بسیاری از مکان‌های تاریخی مانند «کاخ شونبرون» (Schonbrunn Palace) فیلم برادری شده است و به تصاویری جالب از روزهای امپراتوری وین را به چشم تماشاگران نشان می‌دهد.
پیش از طلوع
فیلمی به کارگردانی ریچارد لینکلیتر (Richard Stuart Linklater) و محصول سال ۱۹۹۵ کشور آمریکا است. داستان از اینجا شروع می‌شود که قطاری که به سمت پاریس حرکت می‌کند و دختری به نام سلین در کنار یک خانواده آلمانی نشسته است. او که پس از ملاقات با مادربزرگش از مجارستان به سمت پاریس برای بازگشتن به دانشگاه در راه است، به خاطر سروصدای خانواده آلمانی از آن ردیف جدا شده و به چند ردیف عقب‌تر میرود و در ردیف کنار پسری به نام جسی که برای تفریح به اروپا آمده می‌نشیند. این شروع ماجرایی است که سبب ارتباط آن می‌شود. جسی قرار است روز بعد از وین به آمریکا، محل زندگی‌اش، پرواز کند. جسی به سلین پیشنهاد می‌دهد برای صحبت بیشتر با یکدیگر در میان راه در وین پیاده شوند. بیشتر فیلم به صحبت این دو در خیابان‌های وین و گشت و گذار عاشقانه می‌انجامد. در این قسمت از فیلم شما شاهد تصاویر زیبا از مکان‌های دیدنی شهر، از جمله «اپرای دولتی وین» (Vienna State Opera)، «گورستان افراد بی نام و نشان» (Cemetery of The Nameless) و وینر ریزنرات (Wiener Riesenrad) (جایی که بوسه این دو جوان در غروب خورشید به تصویر کشیده می‌شود) مخاطب را نسبت به زیبایی‌های وین علاقمند می‌کند. در پایان فیلم زمان جدایی سلین و جسی فرا می‌رسد و این داستان عاشقانه ناتمام می‌ماند. پیش از طلوع، نخستین بار در «جشنواره فیلم ساندنس» (Sundance Film Festival) اکران شد و منتقدین بسیاری فیلم را پسندیدند و آن را ستایش کردند.
اشک‌ها و لبخندها
نماهای باورنکردنی کوهستان سالزبورگ، چشم اندازی از اتریش مدرن را به تصویر می‌کشد. آوای موسیقی یا همان اشک‌ها و لبخندها، فیلمی موزیکال به کارگردانی «رابرت وایز» (Robert Earl Wise) و با بازی «جولی اندروز» (Julie Elizabeth Andrews) و «کریستوفر پلامر» (Christopher Plummer) است. بخش بزرگی از داستان و فیلم‌نامه برگرفته از وقایع حقیقی هستند که در سال ۱۹۳۸ میلادی در شهر سالزبورگ اتریش اتفاق افتاده‌اند. ماریا دختر جوانی که در صومعه زندگی می‌کند و داوطلب راهبه شدن است، عاشق رقص و آواز است. راهبه مسئول، او را برای پرستاری از فرزندان کاپیتان فون تراپ که همسرش را از دست داده است، به منزل ایشان می‌فرستد. ماریای سبک بال در مدت کوتاهی بچه‌هارا تشویق به آواز خواندن کرده و دل آنها را به دست می‌آورد. کاپیتان فون تراپ که مردی جدی و خشک است، در ابتدا از کارهای ماریا خوشش نمی‌آید و ولی عاقبت کاپیتان عاشق او می‌شود. در این بین موضوع الحاق کشور اتریش به آلمان پیش می‌آید و ارتش آلمان فون تراپ را به خدمت فرا می‌خواند ولی او مخالفت خود را اعلام کرده و ارتش آلمان نازی او را تحت تعقیب قرار می‌دهد. در نهایت فون تراپ تصمیم می‌گیرد با بچه‌ها و ماریا از راه سوئیس به ایالات متحد آمریکا فرار کند. این فیلم در سال ۱۹۹۸ توسط بنیاد سینمای آمریکا، به عنوان چهارمین فیلم برتر موزیکال تاریخ انتخاب شد. با دیدن این فیلم، تصاویر زیبایی از اتریش در ذهن شما نقش می‌بندد.
آمادئوس (Amadeus)
این فیلم بر اساس داستان زندگی «ولفگانگ آمادئوس موتزارت» (Wolfgangus Amadeus Mozart) آهنگساز اتریشی در اواخر قرن 18 میلادی و تقابل و کشمکش‌های او با «آنتونیو سالیری» (Antonio Salieri )، آهنگسازان ایتالیایی معاصر موتزارت، ساخته شده است. موتزارت نابغه موسیقی است که از کودکی آهنگسازی می‌کند و سالیری یک آهنگساز درباری است که نسبت به موفقیت موتزارت موفق حسادت دارد و در انتها دست به کشتن موتزارت می‌زند. «آمادئوس» در سال 1984 توسط «میلوش فورمن» (Jan Tomáš Forman) کارگردان اهل جمهوری چک ساخته شده است. این فیلم در مجموع نامزد دریافت ۵۳ جایزه شد و توانست ۴۰ جایزه را به‌دست آورَد. این جوایز شامل ۸ جایزه اسکار، ۴ جایزه بفتا، ۴ جایزه گلدن گلوب، و یک جایزه دی‌جی‌اِی است. تماشای این فیلم حال و هوای قرن هجدهم اتریش و بخصوص دربار آن را به خوبی برای شما آشکار می‌کند.
مرد سوم (The Third Man)
اگر دوست دارید که وین را به صورت سیاه و سفید تماشا کنید، حتماً فیلم نوآر «مرد سوم» (1949) را ببینید زیرا این فیلم قاب‌های خیره کننده‌ای از شهر وین را برای شما به تصویر می‌کشد. «مرد سوم» یک شاهکار واقعی به کارگردانی «کارول رید» (Carol Reed) ،کسی که موفق به دریافت لقب سر (Sir) از ملکه الیزابت شده، است که توسط رمان نویس انگلیسی «گراهام گرین» (Graham Greene) نوشته شده است. داستان فیلم از آنجا شروع می‌شود که کمی پس از پایان جنگ جهانی دوم، هالی مارتینز که نویسنده رمان‌های عامه پسند وسترن در آمریکاست برای دیدار دوست دوران کودکی اش هری لایم به وین می‌آید اما متوجه می‌شود که هری همان روز طی یک تصادف رانندگی کشته شده‌است. در طول فیلم در می‌یابیم که هری لایم کشته نشده بلکه خود را مخفی کرده است و داستان ادامه مییابد تا سرانجام مارتینز خودش هری لایم را در سیستم فاضلاب وین به قتل می‌رساند. این فیلم تصاویری از بخشی از قسمت‌های شهر وین ارائه می‌دهد که شما به هیچ وجه قادر به دیدن آن نبودید و همین موضوع یکی دیگر از دلایل دیدنی بودن این فیلم است. به علاوه تماشای بازی «اورسن ولز» (Orson Welles) بازیگر و کارگردان معروف آمریکایی در این فیلم به همراه «جوزف کاتن» (Joseph Cheshire Cotten) دیدنی است.
بلیط چارتری و بلیط هواپیما لحظه آخری را در چند ثانیه و با بهترین قیمت از فلایتیو خریداری کنید!
