خصوصیات گردشگری فرهنگی
ظهور گردشگری فرهنگی به عنوان یک هدف مطالعاتی، به آغاز قرن بیستم باز میگردد، اما این فعالیت به صورت رسمی در سال 2002 تعریف شده است. در این سال شورای بین المللی آثار تاریخی و فرهنگی یک تعریف رسمی از گردشگری فرهنگی به شرح زیر ارائه داده است:
«گردشگری فرهنگی و شناختی در واقع نوعی از گردشگری است که بر محیط فرهنگی متمرکز شده است. این گردشگری به نوبه خود ممکن است رویکردهای متفاوتی داشته باشد از مناظر فرهنگی و تاریخی گرفته، تا میراث فرهنگی-تاریخی و ارزشها و شیوه زندگی مردم محلی، هنرها، صنایع دستی، سنتها و آداب و رسوم مردم محلی. علاوه بر این، گردشگری فرهنگی و شناختی میتواند بازدید یا مشارکت در فعالیتهای فرهنگی و رویدادها، بازدید از موزهها، کنسرتها، نمایشگاهها، گالریها و غیره را در بر بگیرد.» (به نقل از شورای بین المللی آثار و اماکن تاریخی)
گردشگری فرهنگی توسط سازمان جهانی گردشگری «سفرهایی که اهداف اصلی آنها بازدید از مکانها و رویدادهایی است که ارزش فرهنگی و تاریخی آنها بخشی از میراث فرهنگی جامعه را میسازد» تعریف شده است. با توجه به این تعریف در مییابیم که برای این که یک سفر گردشگری فرهنگی تلقی شود، لزومی ندارد که انگیزه اصلی سفر بازدید از اماکن فرهنگی و تاریخی و حوادث مربوط به میراث فرهنگی باشد بلکه میتوان با دیدار از رویدادها و حوادث فرهنگی یک منطقه یا ناحیه نیز به گردشگری فرهنگی پرداخت. در همین راستا میتوان گفت که گردشگری فرهنگی تاریخی به ندرت به صورت خالص و به تنهایی انجام میشود و اغلب با سایر انواع سنتی و تخصصی گردشگری در هم میآمیزد. این ویژگی قابل توجه، مبین فرصتهای بهبود بهرهوری گردشگری ملی و منطقهای، از طریق توسعه گردشگری فرهنگی تاریخی و همچنین از طریق جذب منابع فرهنگی تاریخی و ادغام با محصولات گردشگری منطقهای و توسعه آنها تحت عنوان یک برند تجاری گردشگری منطقهای است.
طبقه بندی کلیدی در این تعریف، مفهوم «میراث فرهنگی» است که شامل میراث ملموس و غیرملموس بوده و به دو صورت اماکن ساکن (مانند اماکن تاریخی و غیره) و متحرک (مانند صنایع دستی و آثار هنری) مشاهده میشود. بر اساس تعاریف، میراث فرهنگی «مجموعهای از ارزشهای فرهنگی است که حامل حافظه تاریخی، هویت ملی و ارزش علمی یا فرهنگی را در بر میگیرد.» (فرهنگ قانون میراث، بند 2 ماده 1).
برای خرید بلیط هواپیما اینجا کلیک کنید.
از منظر توسعه گردشگری فرهنگی، اگر به مفهوم میراث فرهنگی یک تعریف کلی و معنادار بدهیم، کاربرد آن را به مثابه یک رویکرد یکپارچه تعیین خواهیم کرد. همان گونه که بناهای باستان شناسی و تاریخی ذیل عنوان میراث معماری، میراث فرهنگی و هنری، زیرساختهای موزه و چشم انداز فرهنگی آن تعریف میشوند، در روزگار جدید نیز باید برای میراث مذهبی مانند کلیساهای مسیحی و معابد دیگر ادیان به اهمیت ویژهای قائل شد. به علاوه گردشگری فرهنگی در کنار امکان بازدید از اماکن تاریخی و گشت و گذار در آنها، فرصتی برای لذت بردن از دستاوردهای انسانی گذشته را فراهم میآورد. یکی از دستاوردهای گردشگری خانگی و در داخل کشور، بازدید از مکانهایی است که علاوه جالب توجه بودن، سبب احساس غرور ملی و کشف دستاوردهای اجدادمان میشود.
در کنار موارد فوق، گردشگری فرهنگی ابزاری برای توسعه اقتصادی نیز هست که با جذب بازدید کنندگان خارج از جامعه محلی منابع مالی را به کشور میزبان سرریز میکنند. قاعدتاً بازدید کنندگان خارجی به صورت عمومی یا به طور جزئی به تاریخ، دستاوردهای هنری، علمی یا شیوه زندگی و سنتها و حقایق و واقعیتهای یک جامعه، منطقه، گروه یا مؤسسهای در کشور میزبان علاقمندند. چنین سفرهایی از جانب بازدید کنندگان برای کشف و درک یک محیط فرهنگی انجام میگیرد و بر شناخت عناصر فرهنگی از جمله مناظر، هنرهای تجسمی و بصری، شیوه زندگی، ارزشها، سنتها و حوادث متمرکز میشود. در همین راستا صنعت گردشگری به دنبال راههایی است که از طریق آنها «محصولات گردشگری قابل فروش» را ارائه دهد و همچنین فراهم آوردن محیطی برای کار و زندگی فراهم آورد. گردشگری فرهنگی شناختی، در تلاش برای برقراری تعامل میان مؤلفههای فرهنگی، قومی و تاریخی جامعه یا مکانی است که به عنوان منبعی برای جذب گردشگران و توسعه گردشگری مورد استفاده قرار میگیرد.
گردشگری فرهنگی و شکل دادن فعالیتهای مربوط به آن
بخش دیگری از گردشگری فرهنگی به سفرهای سنتی مذهبی و مخصوصاً زیارت کردن اماکن مذهبی مربوط است. به عنوان نمونه میتوان به هزاران مسیحی کاتولیک اشاره کرد که از سراسر جهان برای دیدن واتیکان و سایر مقدسات به این کشور و باقی کشورهایی با سابقه مذهبی میروند. یا میتوان سفر مذهبی مسلمانان جهان که همه ساله برای زیارت خانه خدا به عربستان صورت میگیرد و به عنوان مهمترین جاذبه گردشگری مذهبی برای مسلمانان در سراسر جهان تلقی میشود را، یکی از گستردهترین وجوه گردشگری فرهنگی و البته مذهبی دانست. در همین زمینه، بلغارستان و رومانی، و به ویژه منطقه مرزی این دو کشور نیز دارای قابلیت بالقوه برای تبدیل شدن به مقصدی جالب توجه برای گردشگری مذهبی هستند.
توسعه و عرضه میراث فرهنگی- تاریخی، ملبس به یک بسته جذاب برای مصرف گردشگری، باید با جدیت و به شیوهای کاملاً مسئولانه در برابر تاریخ و ارزشهای ملی متعادل شود و در حقیقت نباید برای جذب توریسم فرهنگی به دروغ و جذابیتهای غیرواقعی متوسل شد. علاوه بر این ماهیت جهانی گردشگری مجموعهای از چالشها را برای بسیاری از جوامع ایجاد میکند. با افزایش یکسان سازی معماری هتلها، رستورانهای زنجیرهای، مبلمان خیابانی و دیگر موارد مشابه، خطر هویت زدایی از مناطق محلی وجود دارد در حالی که باید توازنی در این حیطه انجام گیرد یعنی در عین حال که جوامع باید به برآورده کردن انتظارات گردشگران پرداخته و از نظر کیفیت با استانداردهای جهانی مطابقت داشته باشند، میبایست هویت محلی خود را نیز حفظ کنند. این موضوع بسیار مهمی است که با حفظ ارزشهای فرهنگی و هماهنگ کردن نیازهای اجتماعی و فرهنگی در مقابل منافع اقتصادی سر تعظیم فرود نیاوریم.
در حقیقت، فرهنگ را میتوان در دو حلقه متمرکز داخلی و خارجی تبیین کرد:
حلقه داخلی نشان دهنده قلب فرهنگی است، به عنوان مثال عناصر سنتی یا اساسی فرهنگ، به عنوان آنچه که مردم به عنوان یک فرهنگ انجام میدهند و یا تولید میکنند. از سوی دیگر حلقه خارجی نشان دهنده شیوه زندگی یا سبک زندگی مردم در یک مکان خاص است.
حلقه داخلی نشان دهنده عناصر اصلی گردشگری فرهنگی است که خود میتواند به دو قسمت تقسیم شود: گردشگری میراث هنری (داراییهای فرهنگی مرتبط با محصولات گذشته) و گردشگری هنر (مربوط به تولید فرهنگ معاصر مانند ارائه عناصر بصری، معماری مدرن، ادبیات و غیره).
حلقه خارجی عناصر ثانویه گردشگری فرهنگی را در بر میگیرد که اینها نیز میتوانند به دو دسته تقسیم شوند: سبک زندگی (عناصری مانند باورها، غذاها، سنتها، آداب و رسوم و نظایر آن) و بخش خلاقیت فرهنگی (مانند مد، طراحی، طراحی وب و گرافیک، سینما، رسانهها، سرگرم سازی مردم و غیره).
البته بسیاری از کشورها، تلاش میکنند کاری کنند که این دو حلقه یک پیشنهاد فرهنگی واحد را ارائه کنند به طوری که در آن، هر دو جنبه متقابل این حلقهها مکمل یکدیگر بوده و در یک راستا قرار داشته باشند.
بر اساس تعریف فوق، برای گردشگری فرهنگی زیر شاخههایی به وجود میآیند که میتوانند روند و ویژگیهای مهمترین بخشهای این صنعت را بر اساس انگیزهها و رفتار و نیز فعالیتهای گردشگری تعیین کنند:
- گردشگری میراث؛
- گردشگری هنری؛
- گردشگری خلاق؛
- گردشگری فرهنگی شهری؛
- گردشگری فرهنگی روستایی؛
- گردشگری فرهنگی محلی؛
- گردشگری فرهنگی معاصر.
در این رابطه، پیوند میان میراث فرهنگی و گردشگری با قلمرو تاریخی نقش ویژهای مییابد چرا که بخشی از کره زمین صرف نظر از محدوده سرزمین و زمین شناسی، دارای هویت فرهنگی و هماهنگی تاریخی ویژهای است و آثار به جای مانده از گذشتگان در آن مکان، برای تاریخشناسان، باستان شناسان، اکتشافات کنندگان آثار هنری، علمی، اجتماعی یا فنی قابل توجه و ارزشمند است. این تمرکز بر ارزشهای فرهنگی در این قلمرو تاریخی باعث یکپارچگی فرهنگ و گردشگری میشود و بدین ترتیب بسیاری از حوزههای گردشگری با هم همپوشانی میکنند. بر اساس تعریف کنوانسیون چشم انداز اروپایی: «منطقه تاریخی یک محیط کامل فرهنگی است که شامل یک یا چند ارزش فرهنگی، مناظر فرهنگی، شهرهای تاریخی، مسیرهای فرهنگی، محیط طبیعی ارزشمند و مناظر طبیعی میشود. این محیط فرهنگی به لحاظ جغرافیایی محدود نیست و دامنه محدوده آن به فرآیندهای فرهنگی و تاریخی در سطح محلی، منطقهای، ملی یا بین المللی وابسته است.»
ویژگیها و عوامل مؤثر بر گردشگری فرهنگی
بر اساس دادههای اولیه، در تعریف گردشگری فرهنگی در سطح بین المللی نه تنها در تئوری، بلکه در عمل و بر اساس حجم کافی و کیفیت اطلاعات علمی میتوان دلایل زیر را در بروز سلایق متفاوت گردشگری شناسایی کرد و بر اساس تمایز ویژگیهای اصلی میتوان طبقه بندی زیر را اعمال کرد:
- گردشگری (انفرادی) متکی به خود، که در طرح طبقه بندی اولیه گردشگری میتواند براساس نشانهها، اهداف و دلایل بازدید تعیین شود.
- سفر و اقامت موقت در مکانی خارج از محل اقامت دائم توریست که غالباً وابسته به اهدافی در جهت تأمین نیازهای روحی ویژه است.
- گاهی اوقات گردشگران برای بازدید از مکانها و مکانهایی که دارای زمینههای تاریخی فرهنگی است به هزینه کردن مادی و معنوی (محصولات متفاوتی از محصولات گردشگری تخصصی) میپردازند و غالباً این امر توسط خود گردشگران پیشنهاد میشود.
- حضور مجموعهای از سازمانها، مؤسسات و افراد برای ارائه اطلاعات تخصصی، حمل و نقل، تجارت و سایر خدمات نظیر پذیرش، اقامت، غذا و همراهی گردشگران در سفرهای گردشگری حایز اهمیت ویژهای است.
- پاسخ دادن به تقاضاهای گردشگران و تأمین کردن خواستههای ایشان که بخش مستقلی از صنعت گردشگری مدرن را شامل میشود.
عوامل اصلی توسعه گردشگری فرهنگی را میتوان در سه بخش زیر خلاصه کرد:
الف. ویژگیهای خاص نیازهای فرهنگی گردشگری
گردشگری فرهنگی نیازهای خاصی را تحت پوشش قرار میدهد که به راحتی در جامعه قابل مشاهده هستند و در یک مرحله خاصِ توسعه اجتماعی و اقتصادی در جوامع به منصه ظهور میرسند؛ اموری که مربوط به تغییرات شیوه زندگی مردم است. بنابراین گردشگری فرهنگی میتواند به عنوان مجموعهای از الزامات مورد نیاز برای بازگرداندن و بهبود شخصیت انسان از طریق سفر توریستی تعریف شود.
ب. ارزشهای فرهنگی
ارزشهای فرهنگی پیش نیازهای ویژهای برای توسعه گردشگری فرهنگی هستند. آنها در ذات خود مجموعهای از اشیاء و پدیدههایی هستند که اثرات شناختی آنها نیازهای فرهنگی گردشگری را برآورده میکند. ارزشهای فرهنگی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
(1)آثار فرهنگی و تاریخی و اماکن تاریخی که به صورت ایستا در مکان وجود دارند؛ مانند سایتهای باستان شناسی، بناهای تاریخی و آثار هنری معماری، صومعهها و کلیساها و مسجدها، آثار تاریخی و موزهها و غیره، (2) آثار هنری و ارزشهای فرهنگی با قابلیت جابجایی: مجموعهای از آثار هنری، آثار نقاشی، مجسمه سازی، صنایع دستی عامیانه، گلدوزی، لباس، اشیای مربوط به ادیان و فرقههای مختلف، شاهکارهای سینما و ادبیات و غیره، (3) رویدادهای دورهای و مقطعی مانند جشنوارهها، نمایشها، کنگرهها، نمایشگاهها، جشنها و کارناوالها، رویدادهای مذهبی گسترده و موارد دیگر.
ارزشهای فرهنگی بر بالا بردن میزان و آمار گردشگران فرهنگی، منحصر به فرد بودن یک محیط خاص به عنوان مکانی برای گردشگری فرهنگی، مدیریت گردشگری، توانایی حفظ علاقه گردشگران، برنده شدن در رقابتهای مشابه و نظایر آن تأثیری درازمدت میگذارد. با وجود این، ارزشهای فرهنگی تنها در سفر خلاصه نمیشود. باید گردشگران را در چرخش مالی شرکت داد؛ بنابراین باید بازار محصولات گردشگری فرهنگی را به عنوان بخشی از درآمد اقتصادی گردشگری در نظر گرفت و آن را توسعه داد.
پ. محصولات گردشگری
گردشگری فرهنگی با یک محصول توریستی خاص مشخص میشود که توسط کالاهای خاص و ارائه خدمات به به انگیزه بخشی برای گردشگران فرهنگی میپردازد. کل محصولات گردشگری فرهنگی باید از لحظهای که آنها خانه خود را ترک کردند تا هنگام بازگشت به خانه، به ایشان ارائه شود. این به معنای تأمین نیازهای گردشگران فرهنگی است.
با در نظر گرفتن ماهيت بومي گردشگري فرهنگي، تحليل تک تک عناصر وابسته به این صنعت، نشان ميدهد که جشنوارهها ميتوانند ابزار بسيار جذاب و در عین حال قابل اعتمادي برای جذب گردشگرهاي فرهنگی باشند. جشنوارهها هم به دلیل ایجاد درک متقابل و همکاري بين مردم دارای اهمیت هستند و هم به دلیل امکان رشد اقتصادي و اجتماعي مناطق گردشگرپذیر باید از جانب صنعت توریسم مورد توجه بیشتری قرار گیرند.
جشنوارهها با توجه به ویژگیهایشان یک محیط طبیعی برای استقرار طرحهای مختلف تجاری مربوط به تبلیغات، بازاریابی، ضبط، تولید محصولات صوتی و تصویری و انواع خدمات مختلف را ایجاد میکنند و به این ترتیب بستر خوبی را برای رشد کسب و کارهای کوچک و متوسط به دلیل تغییر در نمای کلی اجتماعی و اقتصادی منطقه و همچنین بهبود کیفیت زندگی، از طریق توسعه گردشگری فراهم میکنند.
یکی دیگر از محصولات گردشگری موزهها هستند. موزههای جهان محل اصلی رفت و آمدهای توریستی هستند. در شهرهای بزرگ، علاوه بر موزههای سنتی مانند موزه ملی تاریخ، گالری ملی هنر و نظایر آن، موزههای کوچکتری با موضوعات خاص نیز وجود دارند: موزه تاریخ نظامی، موزه تاریخ موسیقی، موزه تاریخ هنر، موزه هنر و صنایع دستی، موزه هواپیما، موزه صنایع مختلف، موزه ورزش، موزه پرچمها، موزه افراد و غیره که هر موزه خاص میتواند توجه یک گروه خاص هدف را جذب کند.
مکانهای مذهبی مانند مساجد، کلیساها، صومعهها و غیره نیز میتوانند در جذب گردشگران نقش مهمی را ایفا کنند. همچنین آثاری که در آنها نگهداری میشوند، بخشی از میراث فرهنگی غنی آن منطقه و دولت به حساب میآیند. از بسیاری از این ساختمانها به عنوان موزه استفاده میشود. همچنین در برخی از کلیساها به دلیل طراحیهای صوتی شگفت انگیز و سیستم آگوستیکشان کنسرتهای بزرگی برگزار میشود.
بازدید از اماکن فرهنگی و تاریخی تحت تأثیر عوامل بسیاری از جمله: علاقه ویژه گردشگران، سطح دانش عمومی و سطح تحصیلات آنها، داشتن دانش اولیه در مورد کشور یا بخشی از آن و همچنین میراث فرهنگی و تاریخی آن، فرصتهای مالی گردشگران، ادراکات روانشناختی از دین آن منطقه، آداب و رسوم و نحوه زندگی مردم و غیره است. موضوع مهم میزان تکمیل زیرساختها در اطراف ساختمان فرهنگی و تاریخی (که قابل جابجایی نیستند) و ارائه خدمات عمومی در آن مکانهاست. همه این عوامل مستقیماً به معنای دارا بودن «جذابیت توریستی» مکانها و مقاصدی است که اخیراً بسیاری از نویسندگان سعی دارند ویژگیهای خاصی برای آنها قائل شوند. وضعیت محیط زیست، حفاظت از این محیط و دسترسی به زیرساخت ها اهمیت توریستی مقصد را شامل میشود. گلمبسکی (2002) مینویسد که اهمیت توریستی مکان یا مقصد به وضعیت محیط، حفاظت از این محیط و دسترسی به زیرساخت ارتباط مستقیم دارد. واضح است که با وجود تمام فعالیتهای مرتبط با انگیزه بخشی برای توسعه گردشگری فرهنگی باید بسیاری از عوامل دیگر را نیز مورد توجه قرار داد، بعضی از این عوامل عبارتند از: 1. ویژگیهای خود مقصد، 2. عناصر مرتبط با مناطق و کشورهای متقاضی گردشگری، 3. عواملی که خویشاوندیهایی میان کشورهای مبدأ و مقصد را تبیین میکنند و 4. عوامل رقابتی که تعداد زیادی از جایگزینهای بالقوه گردشگری برای توریستها هستند.
متأسفانه در سطح بین المللی، هنوز نگرش کاملی نسبت به گردشگری فرهنگی وجود ندارد. گردشگری فرهنگی وابسته به سازمانهایی جهانی زیادی است نظیر سازمان جهانی گردشگری (دبلیو تی اُ)، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو)، شورای بین المللی آثار و ابنیه تاریخی، سازمان شهرهای تاریخی جهان و اتحادیه اروپا و نهادهای فرهنگی آن است، اما هیچ کدام از این سازمانها اطلاعات آماری عمومی دقیقی درباره این صنعت ثبت نکردهاند. هر چند در فواصل زمانی و موارد مختلف، پژوهشهایی انجام میشوند، اما نتایج آنها فقط به اهداف خاص مطالعه منجر میشود.
از جمله عوامل دیگر که در توسعه گردشگری فرهنگی نقش دارند، بالا بردن دانش عمومی نسبت به اهمیت میراث فرهنگی، در کنار سطح درآمد و مدت زمان اوقات فراغت مردم است. این نوع گردشگری با هزینه مناسب و زمان کوتاه آن، میتواند یکی از پرطرفدارترین گزینههای توریستی برای سفرهای کوتاه مدت برای تعطیلات آخر هفته باشد چرا که دیدار از یک شهر به همراه ترکیبی از تعطیلات در کنار دریا و کوهها از طریق تورهای روزانه و رفتن به مکانهایی با جاذبههای جغرافیایی فرهنگی و تاریخی ممکن است.